اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان

مصطفی عباسی مقدم

نسخه متنی -صفحه : 429/ 300
نمايش فراداده

هماهنگى و همراهى اين دو رسول الهى تا بدان اندازه بود كه قرآن در موارد متعدد گفتارشان را با صيغه جمع بيان مى‏كند و خطاب مردم را به آنها به صورت مثنى حكايت مى‏فرمايد:

فَقُولا إِنّا رَسُولا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِى‏إِسْرائِيلَ؛(11)

و بگوييد ما دو فرستاده پروردگار توايم، پس فرزندان اسرائيل را با ما بفرست.

مهم‏تر از همه اين كه در لسان قرآن، آن دو به نحو يكسان، صاحب اين دعوت معرفى شده‏اند.

ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسى‏ وَأَخاهُ هرُونَ بِآياتِنا وَسُلْطانٍ مُبِينٍ؛(12)

سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم.

وَلَقَدْ آتَيْنا مُوسى‏ وَهرُونَ الفُرْقانَ وَضِياءً وَذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ؛(13)

و در حقيقت، به موسى و هارون فرقان داديم و كتابشان براى پرهيزگاران روشنايى و اندرزى است.

شيوه‏هاى تبليغى هارون(ع)

1 . مبارزه بى امان با شرك

هارون در تمام عرصه‏هاى دعوت موسى، يار وفادار و همكار هميشگى اوست، به‏طورى‏كه گاهى موسى در تضرع به درگاه خدا مى‏گويد:

رَبِّ إِنِّى لا أَمْلِكُ إِلّا نَفْسِى وَأَخِى...

كه اين بيانگر عمق ارتباط و همبستگى ميان آن‏دو است. اما اين تمام تلاش تبليغى هارون نيست، او در هنگام غيبت موسى نيز مصرانه بر حفظ تفكر توحيدى و يكتاپرستى مردم پاى مى‏فشرد و به شدت با گوساله پرستى بنى‏اسرائيل در مى‏افتد، به‏گونه‏اى خطر جانى او را تهديد مى‏كند.

زمانى كه موسى از ميقات بازگشت و از مشاهده انحراف و بت پرستى مردم برآشفت و حتى از شدت خشم، محاسن برادرش را كشيد، هارون با متانت و خير خواهى گفت:

قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ القَوْمَ اسْتَضْعَفُونِى وَكادُوا يَقْتُلُونَنِى فَلا تُشْمِتْ بِىَ الأَعْداءَ وَلاتَجْعَلْنِى مَعَ القَوْمِ الظّالِمِينَ؛(14)