اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان - نسخه متنی

مصطفی عباسی مقدم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفت: اى فرزند مادرم، اين قوم، مرا ناتوان يافتند و چيزى نمانده بود كه مرا بكشند، پس مرا دشمن شاد
مكن و مرا در شمار ستمكاران قرار مده.

در جاى ديگر، گفتار نغز او در مواجهه با شرك، گزارش شده است؛

وَلَقَدْ قالَ لَهُمْ هرُونُ مِنْ قَبْلُ يا قَوْمِ إِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ
الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِى وَأَطِيعُوا أَمْرِى؛(15)

و در حقيقت هارون قبلاً به آنان گفته بود: اى قوم من، شما به وسيله اين گوساله مورد آزمايش قرار
گرفته‏ايد، و پروردگار شما خداى رحمان است، پس مرا پيروى كنيد و فرمان مرا پذيرا باشيد.

2 . پيشگيرى از تفرقه

بنى‏اسرائيل پس از ساليان دراز خوارى و استضعاف، با همت و رشادت موسى و هارون به دوران رهايى،
استقلال و شكوفايى رسيده بود. در اين شرايط آفت تفرقه مى‏توانست بيشترين زيان را به اين نهضت الهى
وارد سازد. هارون دربرابر اين آفت ويرانگر با نگرانى و حساسيت ويژه مى‏ايستد.

بدين جهت، هنگامى كه
موسى با پرسش‏ها و عتاب‏هاى پى‏درپى از او درباره انحراف جديد بنى‏اسرائيل و تسليم شدن دربرابر
توطئه سامرى بت‏ساز و شرك‏آفرين توضيح مى‏خواهد و از او به تندى استفسار مى‏نمايد، هارون، در
پاسخ، به عنوان عذر اصلى و يا يكى از عذرهاى خود، خوف از تفرقه را مطرح مى‏سازد؛

قالَ يَابْنَ اُمَّ لاتَأْخُذْ بِلِحْيَتِى وَلابِرَأْسِى إِنِّى خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ
فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِى‏إِسْرائِيلَ وَلَمْ‏تَرْقُبْ قَوْلِى؛(16)

گفت: اى پسر مادرم، نه ريش مرا بگير و نه موى سرم را، من ترسيدم بگويى ميان بنى‏اسرائيل تفرقه
انداختى و سخنم را مراعات نكردى.

از اين جملات بر مى‏آيد كه هارون به دليل فوق از مبارزه قهر آميز و درگيرى با بت‏گرايان خوددارى
كرده تا وحدت اجتماع مصون بماند؛

عذر هارون در حضور موسى اين بود كه اگر با آنان درگير مى‏شد، بنى‏اسرائيل به‏دودسته تقسيم شده و
دچار تفرقه مى‏گشتند. عذر ديگر اين كه او در موضع ضعف بوده و هواداران سامرى حتى قصد جان او را
كرده‏اند، پس ترجيح داده‏است كه امر را به‏بازگشت موسى واگذارد تا بر اساس فرمان او عمل كند.(17)

/ 429