اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان

مصطفی عباسی مقدم

نسخه متنی -صفحه : 429/ 329
نمايش فراداده

شيوه‏هاى دعوت مستقيم و غير مستقيم سليمان(ع)

1 . داورى صحيح و احقاق حق

از جمله شؤون سليمان همچون پدرش داود، قضاوت ميان مردم بود، قرآن ماجراى دادخواهى دو مرد را ذكر كرده است كه سرانجام سليمان ميان آنها به عدالت و حق حكم‏مى‏كند؛

وَداوُدَ وَسُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِى الحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ القَوْمِ وَكُنّا لِحُكْمِهِمْ شاهِدِينَ * فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَكُلّاً آتَيْنا حُكْماً وَعِلْماً؛(4)

و داود و سليمان را ياد كن، هنگامى كه درباره آن كشتزار - كه گوسفندان مردم شب هنگام در آن چريده بودند - داورى مى‏كردند و شاهد داورى آنان بوديم. پس آن داورى را به سليمان فهمانديم و به هر يك از آن دو حكمت و دانش عطا كرديم.

ماجرا چنان بود كه:

دو نفر بر داود وارد شدند، يكى صاحب مزرعه و ديگرى صاحب گوسفندان مزرعه‏دار از چريدن شبانه گوسفندان در مزرعه‏اش شاكى بود و داود به نفع مالك مزرعه حكم كرد كه دربرابر خسارت وارده گوسفندان وى را بگيرد. صاحب گوسفندان به سليمان مراجعه كرد.

سليمان نزد پدر آمد و گفت: اى نبى خدا، اين قضاوت صحيح نيست.

فرمود: چگونه است؟

گفت: بايد گوسفندان را به مزرعه دار بدهى و مزرعه را به صاحب گوسفند، و صاحب مزرعه تا زمانى كه مالك گوسفندان، مزرعه را به حال اول بازگرداند، از منافع گوسفندان بهره‏بردارى كند.

داود گفت: داورى تو درست است و حكم سليمان اجرا شد.(5)