همچنين از على(ع) روايت شده است:
رسولخدا(ص)، هر گاه كسى را افسرده مىديد با خوشرويى و مزاح او را شادمان مىساخت و مىفرمود: (42)
باز در سخنان امير مؤمنان است كه فرمود: و كان ألْينَهم عَريكةً و أكرمَهُم عِشرةً؛(43)
او نرمخوترين و در معاشرت بزرگوارترين مردم بود.
سرانجام، نتيجه آن بود كه (44) پذيرفتن دعوت هاى مهمانى كه از سوى اصحاب به آن حضرت پيشنهاد مىگرديد و حضور بىتكلّف او در آن ضيافتها از مصاديق سعى آن حضرت در افزايش و تعميق ارتباط ايمانى در جامعه به منظور ارايه هدايتهاى فكرى و اخلاقى به مردم است.
چنان كه از انسبنمالك نقل شده است:
كان رسول الله(ص) يَعود المريضَ و يتبع الجنازةَ و يُجيب دعوةَ المملوك؛
(عادت پيغمبر چنين بود كه) مريض را عيادت مىكرد و جنازه را مشايعت مىنمود و دعوت برده را اجابت مىكرد.(45)
در روايت : و كانَ رسولُ اللهِ(ص) ... يُؤَلِّفُهم و لا يُنَفِّرُهم؛
رسولخدا با مردم انس مىگرفت و آنان را از خود دور نمىساخت.(46)
و طبق بيان زير بر اين روش تأكيد فراوان داشت:
المؤمنُ مألفةٌ و لا خيرَ فيمن لا يَألَف و لا يُؤلَف .
(مؤمن، الفت گير است و كسى كه الفت نگيرد و كسى نيز با او مأنوس نشود، خيرى ندارد.)؛(47)
چرا كه هر مؤمن مأمور ترويج ايمان است و اين مهم نيازمند الفت و انس با انسانهاست.