4 . تحمل ايذاى مشركان و حتى مسلمانان
دعوت الهى مأموريتى سخت است كه جز شكيبايان و سخت جانان از عهده آن برنمىآيند و دشوارىهايش رابرنمىتابند. صرف نظر از عناد و لجاجت و حقناپذيرى برخى، آنچه بيش از همه باعث دشوارى كار مىگردد
ايذاءها و استهزاءهاى مخاطبان دربرابر صاحب دعوت است. پيامبر گرامى، از آنجا كه در تبليغ دين خدا
بيان جامع و كلام آخر را مىگفت، بيشترين آزارها را نيز تحمل كرد تا آنكه اين جملهها بر او نازل
شد:وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ(48) و خود در عكس العمل نسبت به
آزارها گفت: ما اُوذِىَ نبىٌ مِثلَ ما اُوذيتُ، هيچ پيامبرى به اندازه من در راه دعوت مورد آزار قرار
نگرفت. نيز در پايان چند روايت بازگو كننده شيوه تبليغى رسولخدا، بدگوئيها و دشنامهاى ابولهب و
ديگر سران معاند قريش ذكر شده است: از جمله اينكه وقتى رسولخدا به قبايل مراجعه مىكرد و جمله
مشهور قُولُوا لا إلهَ إلّا اللّه تُفْلِحُوا و پيامهاى ديگر تبليغى را ابلاغ مىفرمود، ابولهب
بلافاصله مىگفت:
(49)در ميان صف مسلمانان نيز گروهى بيمار دل كه ايمان در دلشان رسوخ نكرده بود، پيامبر را آزار
مىدادند:وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِىَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ
يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ
وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ؛(50)و ازايشان كسانى هستند كه پيامبر را آزار مىدهند و مىگويند: او زود باور است. بگو: گوش خوبى براى
شماست، به خدا ايمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور مىكند و براى كسانى از شما كه ايمان آوردهاند
رحمتى است و كسانى كه پيامبر را آزار مىدهند عذابى دردناك دارند.جالب اين است كه اين آزار دربرابر لطف و رحمت و عنايت بىشايبه پيامبر به آنهاست، چه، او را اُذُن
(گوش، خوش باور، زودباور) مىخواندند؛ زيرا با نهايت عطوفت و مهربانى سخنان آنها را مىشنيد و حمل
بر صحت مىكرد. آيه ديگر نيز بر ايذاى برخى از مسلمانان نسبت به پيامبر اشعار دارد:إنّ الَّذِين يُؤْذُونَ اللّهَ وَ رَسُولَه لَعَنَهُمُ اللّهُ فِى الدُّنيا وَالْآخِرَةِ
وَأعدّلَهُم عَذاباً مُهِيناً؛(51)بى گمان، كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مىرسانند، خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنتكرده و
برايشان عذابى خفت آور آماده ساخته است.