در سيره تبليغى و منش اخلاقى پيامبر فرزانه اسلام، جلوههاى محبت بيش از هرچيز هويداست و از اين رو بود كه وجه بارز اين اسوه قرآنى را رحمت دانستيم. اوبذر محبت مىكاشت و اعتماد و اعتقاد درو مىكرد و همه مىدانند كه ميوه محبت سريع الحصول تر و سهلالوصولتر از هر ميوهاى است.
اين استراتژى، در تمام مراحل دعوت نبوى به كار بسته شده و نتايج مطلوبى به بار آورده است، طورى كه او را در يك سخن، پيامبر رحمت لقب دادهاند؛ وَما أَرْسَلْناكَ إِلّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ؛(52) ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم. اوحرص و پافشارى زيادى بر نجات انسانها و بهويژه عادت مؤمنان دارد:
لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ؛(53)
قطعاً براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج افتيد، به [هدايت] شما حريص ونسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است.
و از بى ايمانى و عناد مردم به خود مىپيچد و تأسف بسيار مىخورد:
فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْيُؤْمِنُوا بِهذَا الحَدِيثِ أَسَفاً؛(54)
شايد، اگر به اين سخن ايمان نياورند، تو جان خود را از اندوه، در پيگيرى كارشان تباهكنى.
حضرت امام حسين(ع) در وصف پيامبر به نقل از امير مؤمنان(ع) چنين مىفرمايد:
كَانَ دائِمَ الْبِشْرِ سَهْلَ الخُلُقِ لَيِّنَ الجانِبِ ليس بِفَظٍّ وَلا غليظٍ؛(55)
رسولخدا هميشه شاداب و خوشرو، نرمخو و خوش مشرب بود و خش و درشتخوى نبود.