اينها كه كلمه " انفاق " را به كار مى برند مى خواهند مهاجرين را تحقير كنند . گويى چنين مى گويند كه چرا مثلا به اين گداها اين قدر پول مى دهيد ؟
البته اين را در بين رفقاى خودشان مى گفتند كه بعد از طرف زيدبن ارقم كه در آن وقت بچه اى بود و در آنجا حاضر بود و آنها متوجه نبودند كه ممكن است خبر بدهد قضيه فاش شد .
( " هم الذين يقولون لاتنفقوا على من عند رسول الله حتى ينفضوا " )
اينها كسانى هستند كه مى گويند به مردمى كه نزد پيغمبر هستند انفاق نكنيد تا متفرق شوند .
قرآن مى فرمايد:
( " و لله خزائن السموات و الارض " )
چه فكر كرده ايد ؟
شما خيال كرده ايد كه ريشه همه چيز شندر غاز (1) پولى است كه مردم مى دهند ؟
خيلى به اصطلاح اقتصادى و مادى فكر كرده ايد . مساله مساله ايمان است مساله اتكاى به خداست و مساله نصرت الهى است . اگر مردمى استحقاق اين را پيدا كنند كه خدا بخواهد آن مردم را پيروز كند همه آن وسائل را فراهم مى كند مال و ثروت هم برايشان فراهم مى كند . خزائن آسمانها و زمين مال خداست براى خدا كار مشكلى نيست كه بخواهد وسيله اى را فراهم كند .
( " و لكن المنافقين لايفقهون " )
ولى منافقين اين چيزها را نمى فهمند .
( " يقولون لئن رجعنا الى المدينه ليخرجن الاعز منها الاذل " )
مى گويند اگر ما به مدينه بازگرديم آن كه عزيزتر است ذليل تر را بيرون خواهد كرد . عبدالله بن ابى مى گفت پايم كه به مدينه برسد پيغمبر را بيرون مى كنم .
1. كنايه از پول اندك . (غاز : كوچكترين واحد پول در عهد قاجاريه . ده غاز معادل يك شاهى بود فرهنگ معين . )