" ( ليبلوكم ايكم احسن عملا ) "
كه در روايات به جنبه " اصوب عملا " و به جنبه " اخلص عملا " تكيه شده است .
خود اخلاص عمل فرع بر معرفت است كه اول عرض كرديم . پس درواقع[ معنى آيه چنين است] :
براى اين است كه شما در عمل حد معرفتتان چقدر باشد حد اخلاصتان چقدر باشد كيفيت عملتان چه باشد .
ما مكرر اين معنا را عرض كرده ايم حتى در بعضى نوشته هايم آورده ام كه در مساله " ضربه على يوم الخندق افضل من عباده الثقلين " ( يك ضربت على در روز خندق برتر است از عبادت همه جن و انس ) بعضى توجهشان فقط به اثر اجتماعى اين ضربت است يعنى اين ضربت اسلام را نجات داد .
شك ندارد كه چنين چيزى بود . ولى آنچه از نظر معنا آن ضربت را در آن حد باارزش مى كند آن كمال اخلاصى است كه على عليه السلام در وارد كردن چنين ضربتى دارد .
الذى خلق الموت و الحيوه ليبلوكم ايكم احسن عملا و هو العزيز الغفور.
در روايات در مورد " احسن عملا " بر همين دو نكته اى كه من عرض كردم تكيه شده است يكى مساله اخلاص در عمل و ديگر مساله عقل و معرفت يعنى عمل نيكوتر عملى است كه با عقل و فهم و معرفت بيشتر و با خلوص نيت بيشتر و احساس عظمت و خشيت بيشتر توام باشد .
در اصول كافى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه حضرت همين آيه را ( ليبلوكم ايكم احسن عملا )
خواندند و فرمود :
( " ليس يعنى اكثركم عملا " ) اشتباه نكنيد " احسن عملا " غير از " اكثر عملا " است ( " ولكن اصوبكم عملا " )