دليلي که در استنباط به کار مي آيد، دو قسم است:
يعني دليلي مانند کتاب يا سنت يا اجماع که مستقيماً بر حکمي دلالت مي کند؛ مانند آيات حُرّمت عليکم الميتة؛ 1 و أحلّ الله البيع و حرّم الرّبا؛ 2 و لا يغتب بعضکم بعضاً؛ 3قل للمؤمنين يغضّوا من أبصارهم 4 که به ترتيب، بر تحريم ميته و حليت بيع و حرمت ربا و حرمت غيبت و حرمت نگاه به نامحرم دلالت دارند. در اين گونه موارد، مستقيماً حکم موضوعات در کتاب يا سنّت بيان شده است.
يعني اگر انسان در جايي در مورد حکمي جست وجو کرد و بعد از فحص و اجتهاد کامل، دليل براي حکم يافت نشد، براءت جاري مي شود؛ البته خود قرآن، حکم و تکليف اين موارد را نيز مشخص کرده،مي فرمايد: و ما کنّا معذِّبين حتي نبعث رسولاً 5 در واقع، قرآن، هم تکليف احکام اوّلي را روشن کرده
1. سوره مائده، آيه 3. 2. سوره بقره، آيه275. 3. سوره حجرات، آيه 12. 4. سوره نور، آيه 30. 5. سوره اسراء، آيه 15.