هدایت و ابعاد آن

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 64/ 12
نمايش فراداده

يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقوُلِ...)(60)

پس خداى تعالى پيامبران خود را در بين آنان برانگيخت و ايشان را پى درپى فرستاد تا عهد و پـيـمـان فـطـرى خـدادادى را از آنـان بـطـلبـنـد و نـعمت فراموش شده (توحيد فطرى ) را به يـادشـان آورنـد و بـا تـبليغ (پيام الهى ) حجت را بر آنان تمام كنند و گنجينه هاى خردشان را آشكار سازند.

تفاوت هاى هدايت تكوينى با هدايت تشريعى 1 ـ هـدايـت تـكـويـنـى عـام و فـراگـيـر اسـت و هـمـه آفـريـده هـا را شامل مى شود ولى هدايت تشريعى مختص موجودات با اراده اى است كه در انتخاب راه مختارند.

2 ـ هـدايـت تـكـويـنـى فـعـل الهـى و مـنـوط بـه مـشـيّت او و تخلف ناپذير است امّا در مورد هدايت تـشـريـعـى چـون اراده الهـى بـر آن قـرار گـرفته كه موجودات مختار(يعنى انسان ها و جنيان )

بـتـوانـنـد آزادانـه آن را بـپـذيـرنـد، قـابـل تـخـلّف و عـصـيـان اسـت . آيـه (اِنـّا هـَدَيـْنـاهـُ السَّبيل اِمّا شاكِراً وَ اِمّا كَفوُراً)(61) نيز بر آن دلالت دارد.

3 ـ هـدايت تكوينى از نوع ايصال الى المطلوب و به مقصد رساندن است . يعنى موجودى كه در مـسـيـر هدايت تكوينى الهى قرار دارد به مقصد خواهد رسيد؛ در صورتى كه هدايت تشريعى از باب ارائه طريق و راهنمايى و ارشاد است و وجود هدايت تشريعى مستلزم رسيدن قطعى به هدف نيست ، زيرا اين موجود مختار است كه بايد با پذيرفتن آن ، خود را به هدف برساند.

پـيـامـبـران ـ صـلوات اللّه عليهم اجمعين ـ مظاهر هدايت تشريعى خداوند هستند و خداوند به وسيله آنـان راه سـعـادت را بـه بـشر مى نماياند، گر چه در مواردى پيامبران مظهر هدايت تكوينى هم هستند و دست انسان هاى مستعد را گرفته آنان را به مقصود مى رسانند.

نقش انسان در هدايت و ضلالت خود

در قـرآن مـجـيـد ده هـا آيـه در مـوضـوع هـدايت و ضلالت وجود دارد كه در نگرش بدوى ممكن است بـراى بـرخـى افـراد مـبـهـم وحـتـى سـؤ ال بـرانگيز باشد و چه بسا در صورت گرايش به بـعـضـى مكاتب و مبانى اعتقادى غلط همچون جبر و تفويض ، شخص دچار اشتباه شده و نسبت هايى را كه سزاوار ساحت قدس الهى نيست به خداوند نسبت دهد و يا نقش انسان در هدايت و ضلالت را به فراموشى بسپارد.

در اين فصل براى تبيين نقش خداوند و انسان در هدايت و ضلالت ، ابتدا لازم است به اقسام هدايت توجه دقيق ترى نموده مشخص كنيم كه اصلا" امكان وقوع ضلالت در برابر كدام قسم از هدايت وجـود دارد و سـپـس به بررسى آيات قرآنى در اين زمينه بپردازيم . با يك بررسى دقيق تر مى توان هدايت را بر سه قسم دانست :

1- هدايت تكوينى عام

مـراد از ايـن نوع هدايت ـ همانگونه كه قبلا" توضيح داده شدـ هدايت عمومى است كه همه موجودات عـالم خـلقـت را در بـرگـرفته و هيچ استثنايى نيز نمى پذيرد؛ نه خداوند اين نوع هدايت را از مـوجـودى دريـغ داشـتـه و نـه مـوجـودى ، خـود توان خارج شدن از اين قانون كلى را دارد. بدين تـرتيب هيچ گونه ضلالتى در برابر اين نوع از هدايت متصور نيست و آيات قرآن نيز كه در آنها سخنى ازضلالت به ميان آمده هيچ كدام ناظر به اين قسم نيستند.

2- هدايت تشريعى

ايـن قـسـم از هـدايـت از طـرف خداوند و به صورت هدايت ابتدايى و براى عموم مردم است . زيرا منشاء اين هدايت علم و قدرت بى پايان و نامحدود الهى است ؛ از سوى ديگر رحمت واسعه و مشيّت خـداونـد مـبـنـى بـر هدايت بندگان موجب مى شود كه آنچه مورد نياز بندگان در هدايت به سوى كـمـال بـاشد در دستورات تشريعى وضع شده و مصلحتى از آنان فوت نشود. به همين جهت هيچ فـرد و گـروهـى را بـدون قـانـون نـگـذارده (62) و در قـوانينش نيز همانگونه كه به بـنـدگـانـش دسـتـور رعـايـت قـسـط و عـدل را داده (63)، خـودنـيـز بـه قـسـط و عدل حكم كرده و هيچ نوع ظلمى روا نداشته است .

آرى ، قـسـمـى از ضـلالت در بـرابـر ايـن نـوع هـدايـت قـابـل تصور است و آن هم نه از ناحيه ربوبى بلكه از ناحيه كسانى است كه با برنامه هاى شـيـطـانـى خـود، مـردم را از دسـتـرسـى بـه آيـيـن هـاى الهـى مـنـع كـرده و بـه جـعـل قـوانـيـن تشريعى دست زده اند. چنانكه قرآن مجيد نيز به اين مطلب