حجّت خدا بر آنان مى باشم .
در اين توقيع شريف ، حضرت حجّت (عج ) تكليف شيعيان را در عصرغيبت مشخص كرده و آنان را در رخـدادهـاى اجـتـماعى به راويان احاديث كه همان فقها هستند ارجاع داده است و در فلسفه دستور خود تاءكيد كرده كه فقها حجّت آن حضرت در ميان مردم و وى حجّت خدا بر آنان است .
عـالمان دينى در سمت جانشينى پيامبر(ص )و امامان معصوم : از آغاز غيبت صغراى دوازدهمين امام تا كـنـون بـا تـحـمـّل رنـج هـا و سـخـتـى هـاى (تـفـقـّه در ديـن ) و نيل به مقام اجتهاد و نيز برقرارى رابطه معنوى و پيوند ولايى با امام زمان خويش و تخلّق به اخـلاق رسـول اللّه (ص )و الگـوگـيرى از خطّ مشى عملى و زندگى زاهدانه و مجاهدانه امير مؤ منان 7، توانسته اند پاسداران امين و مخلصى براى اسلام عزيز، تكيه گاه مورد اعتمادى براى پيروان مكتب اهل بيت : و پيشگامان جهاد و مبارزه با ستمگران ، طاغوت ها و تجاوزگران به حريم اسـلام و مـرزهـاى مـسـلمـانـان در عرصه هاى فكرى و فرهنگى ، بلكه نظامى باشند. بخشى از رسالت ها و ويژگى هاى عالمان دينى از اين قرارند:
دشـمـنـان عـقـيده و انديشه اسلامى همواره ـ به صورت فردى و گروهى ـ مى كوشيدند افكار و اذهـان مـردم را از اعـتـقادات و معارف حقّه دين ، تهى كنند. اين تلاش در دوران غيبت ، ابعاد گسترده تـرى پـيـدا كـرد. فـقـهـاى اسـلام ، شـاخـص تـرين قشرى بودند كه در سنگر هدايت و ارشاد و تعليم و تربيت به مرزبانى عقيده اسلامى همّت گماردند و در هر عصرى با استفاده از جايگاه وعظ و خطابه ، نوشتن كتاب هاى ارزنده ، تشكيل حوزه هاى بزرگ علمى و درسى و بحث و مناظره بـا سـران مخالفان و مكاتب الحادى ، جوامع اسلامى و تشنگان حقيقت را از چشمه سارهاى قرآن و سـنّت معصومين : سيراب نموده ، شياطين انس و رهزنان ايمان و عقيده مسلمانان را از دستيابى به اهـداف شـوم خـود مـاءيـوس مـى كـردنـد. امـام عـسـكـرى (ع )در ايـن زمـيـنـه از قول امام صادق (ع )مى فرمايد:
عـلمـاى شـيـعيان ما مرزبانان مرزى هستند كه شيطان و لشكريانش از آنجاقصد هجوم دارند. آنان شـياطين را از يورش به حريم شيعيان ما باز مى دارند و نمى گذارند او و پيروان معاندش بر پيروان ما مسلّط شوند.(81)
و نيز در روايتى ديگر از زبان پدرش امام هادى (ع )فرمود:
اگـر بـعـد از غـيـبـت قـائم مـا عـالمـانى نباشند كه از دين حمايت كنند ومردم را به سوى قائم ما فـراخـوانند و شيعيان ناتوان را از وقوع در دام هاى شيطان و پيروان سركش او برهانند، كسى بـاقـى نـمـى مـانـد مـگـر آن كـه از ديـن خـدا بـرمـى گـردد. ليـكـن عـالمـان ديـنـى زمـام دل هـاى شـيـعـيـان ضـعـيف را در دست مى گيرند و همچون سكّانداران كشتى ، آنان را از خطرات و تهديدها نجات مى دهند. آنان بهترين انسان ها در پيشگاه خداوند هستند.(82)
امام خمينى (ره ) در مقام بيان اين نقش عالمان دينى مى فرمايد:
تـرديـدى نـيـسـت كـه حـوزه هـاى عـلمـيـّه و عـلمـاى مـتـعـهـّد در طـول تاريخ اسلام و تشيّع ، مهم ترين پايگاه اسلام در برابر حملات ، انحرافات و كجروى هـا بـوده انـد. عـلمـاى بـزرگ اسـلام در هـمـه عـمـر خـود، تـلاش نـمـوده انـد تـا مسائل حلال و حرام الهى را بدون دخل و تصرف ، ترويج نمايند.(83)
آنـچـه از عـلوم اسـلامـى ـ اعـمّ از فقه ، تفسير، كلام ، فلسفه ، اخلاق و... ـ هم اكنون در اختيار ما است ، حاصل تلاش ها و مجاهدت هاى انديشمندان دينى در حوزه معرفت دينى است . عالمان دينى در ايـن سـنـگـر در دو مـحـور ايـفـاى نـقـش كـردنـد. نـخـسـت ، مـسـائل عـلوم اسـلامـى را از سـرچـشـمـه هـاى اصـيـل آن ـ قـرآن و سـنـّت ـ بـدون دخل و تصرف ، استخراج و تنظيم و سازماندهى موضوعى كردند و ديگر، در حفظ و نگاهبانى از اصـول و فـروع آن از دسـتـبـرد تـحـريـف گـران و تـفـسـيـر به راءى كنندگان ـ كه همواره مى كوشيدند نظرات فردى يا حزبى خود را به عنوان نظرات دينى در جامعه اسلامى عرضه