نماز و شکوفه های زندگی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 56/ 32
نمايش فراداده

1 ـ پـاداش مـادى و بـيرونى باعث مى شود كودك و نوجوان كار و فعاليتى را كه براى خود او جاذبه دارد و بدون اجبار و اصرار ديگران انجام مى دهد كمتر انجام داده و يا آن را ترك كند.

2 ـ هنگامى كه تشويق ، مطابق نيازهاى سنى ، شرايط محيطى ، تفاوت هاى درونى فرد نباشد، نتيجه منفى داده و كودك و نوجوان عملاً به فعاليت و كار مورد نظر مربى رغبت پيدا نمى كند.

3 ـ چـنـانـچـه پـاداش بـيـرونـى بـراى كـودك و نـوجـوان مـحـور و اصـل بـاشـد، در هـر كـارى تـمـام تـوجـه و حـواس او مـتـمـركـز پـاداش و تشويق است نه انجام عـمـل . لذا بايد تلاش ‍ كرد كه انضباط و رغبت درونى جانشين انضباط، اجبار و اصرار بيرونى گردد.

4 ـ تشويق و انگيزه بيرونى بدون لحاظ شرايط لازم باعث مى شود كه كودك و نوجوان احساس اعـتـمـاد بـه نـفـس ، شـايـسـتـگـى و خـود رهـبـرى را از دسـت داده و خـود را عـلاقـه مـنـد بـه انجام عمل ارزيابى نكند و از ادامه عمل خوددارى نمايد.

بنابراين در انجام هر تشويقى بايد شرايط، روحيات ، وضع فعلى كودك و نوجوان را سنجيد و مـطـابـق آن ، بـه تـشـويـق اقـدام كرد و پس از تشويق نيز بايد آثار آن مورد ارزيابى قرار گيرد تا در نتيجه ، اشكالات و اثرات سوء تشويق شناخته شده و حذف گردد.

ب ـ تنبيه

تـنـبـيـه حـسـاس ترين و پيچيده ترين وسيله تربيتى است كه مى تواند باعث تغيير رفتار در افـراد شـود. اگـر از ايـن ابـزار بـه نـحـو درسـت و در شـرايط مقتضى و به اندازه نياز بهره گـرفـتـه نـشـود اثـر تـخـريبى و ويرانگرى بر جا مى گذارد. در واقع مى توان گفت تنبيه هـمـچـون داروى تـلخـى اسـت كـه تـنـهـا در مـواقـع اضـطـرارى و در حـد انـدك و مـنـاسـب حال هر فرد بايد مصرف شود و گرنه هلاكت بيمار حتمى است .

در تـربـيـت ، اجـبـار و تـنـبيه آسان ترين و شايد نخستين راهى است كه به ذهن افراد مى رسد. درحـالى كـه اگر كودك و نوجوان را مجبور كنيم كه اظهار ضعف نموده و از افكار و خواسته هاى خود دست بردارد و كوركورانه مطيع نظرات ما باشد كار بسيار نادرستى انجام داده ايم ، يعنى نمى توان با تنبيه و اجبار افراد را به درستى تربيت كرد.

در تـربـيـت ، شـيوه هاى تنبيهى آخرين مرحله است كه آن هم بايد در حد اندك و بعد از شيوه هاى تشويقى و رفتارِ همراه با تغافل و گذشت و محبت به بهترين وجه ممكن به كار رود. بنابراين اصـل تـنـبـيـه امـرى ضـرورى اسـت . زيـرا كـودك و نـوجـوانـى كـه در قـبـال رفـتـار نـادرسـت خـود هـيـچ مـانـع و كـنـتـرلى نـبـيـنـد دچـار خـودنـمـايـى ، بـى قـيـدى و تزلزل شخصيت مى شود.

مفهوم تنبيه

تـنـبـيـه در لغـت يـعنى آگاه كردن و هشدار دادن و دراصطلاح يعنى هر عاملى كه باعث تضعيف يا تحديد يك رفتار نامطلوب شود.(63)

نـكـتـه مـهم در تنبيه اين است كه عامل يا عوامل تنبيه به تنهايى نمى توانند تاءثير تربيتى داشـتـه بـاشـنـد بـلكـه محيطى كه كودك و نوجوان در آن زندگى مى كنند بايد به گونه اى باشد تا رفتار نادرست او در تمام شرايط منع شود. مثلاً نوجوانى كه به نماز اهميت نمى دهد، اگر پدر، مادر و ساير اعضاء خانواده همگى پاى بند به نماز باشند او باور مى كند كه نماز حـقـيـقـت مـهـمـى اسـت كـه انـسـان نـيـازمـنـد بـه آن اسـت . امـّا اگـر پـدر فـضـايـل نـمـاز را بگويد، ولى مادر نسبت به نماز بى تفاوت باشد، در چنين شرايطى تنبيه تاءثير چندانى نخواهد داشت .

اگـر مـحـيـط را به گونه اى كنترل كنيم كه راهى براى انجام خلاف وجود نداشته باشد، به خودى خود انجام رفتار نادرست با تنبيه مواجه مى شود. لذا اگر والدين و ساير اعضاء خانواده رفـتـار خـود را اصـلاح كـنـنـد، كـودك و نـوجـوان بـا تـوجـه به روحيه نقش پذيرى ، تقليد و همانندسازى ، سعى مى كند خود را با محيط تطبيق دهد، در اين صورت او به سمت نماز هدايت مى گردد.

هدف از تنبيه

هـدف واقعى از تنبيه بايد هدايت و تربيت باشد اگر غير از اين باشد نتيجه معكوس ‍ مى دهد و مـى تـواند