بحرانها ، چالش ها، راه حل ها

محمد مجتهد شبستری

نسخه متنی -صفحه : 528/ 231
نمايش فراداده

242

اگر پاسخ شما اين باشد معنايش اين است که شما در اين مقام نيستيد که به واقع يک « حقوق بشر » قابل قبول براي مردم جهان پيشنهاد کنيد، يک رويکرد اخلاقي - انساني براي جلوگيري از خونريزي ها و جنگ ها و کشتارها و ستم گري ها و استثمار ها ارائه دهيد. شما تنها يک بحث فلسفي مدرسه اي مي کنيد.

اما ممکن است پاسخ شما اين باشد که آن بخش از مردم جهان منحرف شده اند. ما نخست حقوق بشر خود را به آنها اعلام مي کنيم و آنها نمي پذيرند، اما در صورتي که قدرت داشته باشيم، با اعمال قدرت آنها را مجبور مي کنيم حقوق بشر ما را بپذيرند و آن ر ا در سراسر جهان مبناي ارتباطات ومعاملات قرار دهند.

شکي در اين نيست که در جهان معاصر معناي اين پاسخ اين است که عده اي معتقدند بايد به نام « حقوق بشر » جنگها و خونريزي هاي ديگري را شروع کرد.

يعني در ست فرار کردن از گودال و افتادن به چاه !

اين فرض آن قدر محکوم است که ديگر نبايد در باره آن در اين جا چيزي بگويم. گرچه به مناسبت ديگري دوباره به اين مسأله خواهم پرداخت.

2. صاحب نظران ياد شده در توضيح نظر خود مي گويند اين تنها خداوند است که مي تواند به ما بگويد « حقوق بشر » مبتني بر ماهيت و واقعيت فطري و طبيعي و روح مجرد انسان چيست، پس بايد حقوق بشر را از متون ديني گرفت.

صاحب اين قلم در ارتباط با اين دعوي نيز پرسش هميشگي خود ر ا تکرار مي کند و از آنان مي پرسد گرچه شما حقوق بشر خود را از کتاب و سنت استنباط مي کنيد اما کدامين قرائت از متون ديني اسلام را بايد معيار تعيين « حقوق بشر » قرار داد ؟

واقعيت اين است که ميان علما و متفکران جهان اسلام در ارتباط با مسأله حقوق بشر آراي متفاوتي وجود دارد. عده اي از آنان مسأله حقوق بشر را اصلاً يک مسأله برون ديني مي دانند که مسلمانان بايد در عصر حاضر آن را بپذيرند.

عده اي ديگرکه کوشش مي کنند مجموعه اي به نام حقوق بشر اسلامي از متون ديني به دست آورند در تعيين ارکان و مشخصات آن حقوق، نظرهاي متفاوت دارند.