بحرانها ، چالش ها، راه حل ها

محمد مجتهد شبستری

نسخه متنی -صفحه : 528/ 236
نمايش فراداده

247

روشن است که ما از خداوند متعال جز کتابش يعني قرآن مجيد چيز ديگري در اختيار نداريم و اين کتاب را انسانها بايد تفسير و قرائت کنند نه خداوند. از پيامبر اسلام هم کتاب تفسير و قرائتي در دست نداريم و مي دانيم که آن حضرت چنين کاري نکرده است. مي ماند سنت قولي و عملي و تقريري پيامبر اسلام. البته اين سنت، به يک معنا تفسير و قرائت کتاب خداوند است.

اما پرسش بسيار مهمي که در اين باب مطرح است و عالمان ديني مورد بحث ما از آن غفلت دارند اين پرسش است که آيا ما مسلمانان بر اساس فهم خود سنت رسول خدا ( ص ) و ائمه اطهار ( ع ) را که در متون ديني تاريخي آمده تفسير نمي کنيم؟

آيا اين تفسير با پيش فهم ها يا پيش فرض هايي صورت مي گيرد يا نه؟

آيا محتواي آن سنت بدون هيچ مقدمه اي و پيش فهمي و پيش فرضي و انتظاري، مستقيما ً وارد مغز و ذهن ما مي شود و ما ناگهان به سنت آنها عالم مي شويم ؟ !

مسلمات دانش هرمنوتيک و دانش تاريخ ( چه آقايان از اين دانش ها خوششان بيايد و چه بدشان بيايد ) به ما مي گويد فهم و تفسير هيچ متن ديني و بازسازي هيچ حادثه تاريخي بدون پيش فهم ها و پيش فرض ها و انتظارات و علايق ممکن نيست. اين موضوع را در کتاب هرمنوتيک، کتاب و سنت به تفصيل شرح داده ام.

در آن جا با استناد به شواهد فراوان نشان داده ام که چگونه همه استنباطات عالمان دين اسلام از کتاب و سنت بر پيش فهم ها و پيش فرض هاي آنان استوار بوده است. در اين جا نيز تأکيد مي کنم که اين قرائت پيامبر و ائمه که مورد نظر آقايان است تنها از طريق تفسير متون تاريخي ديني و باز سازي متأثر از تئوري حوادث تاريخي به دست ما مي رسد.

در حقيقت فهم ما از سنت پيامبر و ائمه، خود، يک قرائت است که از قرائت پيامبر و ائمه به عمل مي آيد و از آن جا که در عالم انسان واقعيتي به نام قرائت « قطعي الانطباق » نداريم و همه قرائت ها « ظني » و « اجتهادي » است همواره پيدايش قرائت هاي جديد محتمل است و منطقا ً هيچ مانعي براي آن وجود ندارد.