نظام دفاعی اسلام

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 129/ 48
نمايش فراداده

(اِنـّى لَمْ اَخـْرِجْ اَشِرا وَ لا بَطَرا وَلا مَفْسَدا وَ لا ظالِما وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فى اُمَّةِ جَدّى (ص ) اُريـدُ اَنْ آمـِرَ بـِالْمـَعْرُوفِ وَ اَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اءسير بِسيرةِ جَدّى وَ اَبى عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ...).(307)

مـن بـراى راحت طلبى و خوشگذرانى و ستم و فساد، قيام نكرده ام ، بلكه هدفم اصلاح امّت جدّم اسـت . مـى خـواهـم امـر بـه مـعـروف و نـهـى از مـنـكـر كـنـم و بـر سـيـره جـدم ، رسول خدا (ص ) و پدرم علىّ بن ابى طالب حركت كنم .

آن حـضـرت ، در مـسـيـر مـديـنـه تـا كربلا سخنانى دارد كه بيانگر ارزش جهاد و هدف مقدّس آن حضرت است . آنچه در زير مى آيد، بخشى است از آن سخنان ژرف :

(لا وَاللّهِ اُعطيهِمْ بِيَدى عَطاءَ الذَّليلِ وَلا اَقِرُّ اِقْرارَ الْعَبيدِ).(308)

بـه خـدا سـوگـنـد، مـن دسـت خـوارى بـه سوى اين تبهكاران پيش نخواهم كشيد و مانند بردگان تسليمشان نخواهم شد.

همچنين فرمود:

آگـاه بـاشـيـد كه اين ناپاك و فرزند ناپاك ، مرا ميان دو كار مخيّر ساخته است : يا شمشير يا خـوارى .

هـيـهـات كـه مـا زيـر بـار خوارى رويم . نه خدا به خوارى ما راضى است و نه پيامبر خدا(ص ) و نه مؤ منان و نه دامن هاى پاكى كه ما را پرورانيده اند و اين مردان با غيرت و نفوس بـا شـرافـتـى كـه هـمـراه مـنند، نه تن به خوارى مى دهند و نه اجازه مى دهند كه از فرومايگان پيروى شود. آگاه باشيد كه من با اين شمار اندك ياران با شما مى جنگم ..(309)

دوران امام سجاد (ع ) تا امام مهدى (عج )

پـس از واقـعـه عـاشـورا، جـوّ حـاكـم بـر جـامـعـه ، اخـتـنـاق بـود و سـتـم . شـيـعـيـان آل عـلى (ع )در تـعـقيب و زير شكنجه و در تبعيد بودند و امامان معصوم :تحت نظر يا در زندان و تبعيد.

امـام سـجّاد(ع )در قالب نيايش ، جهاد سلحشوران خطّه توحيد را مى ستايد و براى مرزبانان دعا مـى كـنـد. امـام بـاقـر و امـام صـادق (ع )بـراى احـيـاى سـنـّت رسول خدا (ص )، با استفاده از فترت ميان انتقال قدرت از بنى اميه به بنى عباس بر كرسى تدريس ‍ مى نشينند.

امام كاظم (ع )در تعقيب و زندان هارون قرار مى گيرد و فرزندش امام رضا(ع )با زهر كين ماءمون بـه شـهـادت مـى رسـد. امـام جواد(ع )در بيست و پنج سالگى به شهادت مى رسد و امام هادى و عسگرى (ع )تحت نظر ماءموران حكومتى قرار مى گيرند، ولى دست از مبارزه نمى شويند.

آن بـزرگـواران ، بـا تـوجـه بـه مـوقـعـيـت اجتماعى خويش ، به جهاد فرهنگى و سياسى روى آوردنـد.

بـا فرهنگ فاسد حاكمان ستم پيشه در ستيز بودند و با گفتار و رفتار خويش اسلام ناب محمدى (ص )را احيا مى كردند و نقاب از چهره دشمنان اسلام و حاكمان بنى اميّه و بنى عباس مى گرفتند تا مردم را از حركت ستمگرانه و باطل جويانه آنان آگاه سازند.

اگر آن پاك نهادان ، ياورانى مى داشتند كه مردانه در برابر دشمن بايستند بى گمان ، قيام مى كردند و دست به جهاد مسلّحانه مى زدند.

روايت ذيل بيانگر اين حقيقت است . امام صادق (ع )مى فرمايد:

عباد بصرى با امام سجاد (ع ) در راه مكه ملاقات كرد. عرض كرد: (على بن حسين ! جهاد و سختى آن را ترك كرده اى و به حج و راحتى اش روى آورده اى (؟!) در حالى كه خداوند مى فرمايد: (إِنَّ اللّهَ اشـْتـَرَى مـِنَ الْمـُؤْمـِنـِيـنَ اءَنـْفـُسـَهـُمْ وَاءَمـْوَالَهـُم بـِأَنَّ لَهـُمُ الْجـَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ)(310) امـام سـجـّاد (ع ) فـرمـود: (تـمـام آيـه را بـخوان !) عباد بصرى ادامه داد: (التّائبون العابدون الحامدون ...) امام زين العابدين (ع ) فرمود: (چون كسانى با اين ويژگى ها بيابيم ، جهاد همراه آنان از حج برتر است .).(311)

امـام رضـا (ع )دربـاره فـضـيـلت جـهـاد شـهـيـدان راه خـدا از پـيـامـبـر اكـرم (ص )نقل مى فرمايد:

چـون مـجـاهدان ، تصميم بر شركت در جهاد گيرند، خداوند آزادى از آتش دوزخ را برايشان مقرّر مى فرمايد.