فأشرقت و طالعها فتلالات والقى فى هويتها مثاله فاظهر عنها افعاله . بنابراين ملائكه همه صمدند چنانكه سيد اجل صدرالدين مدنى در شرح صحيفه كامله انجيل اهل بيت و زبور آل محمد صلى الله عليه و آله موسوم به رياض السالكين فى شرح صحيفه سيد الساجدين در روضه سوم آنجا كه امام عليه السلام فرمود : ([ وقبائل الملائكه الذين اختصصتهم لنفسك واغنيتهم عن الطعام والشراب بتقديسك ]) آورده است كه : فى الخبران الله تعالى خلق الملائكه صمدا ليس لهم اجواف ]) . ( 1 ) اما چون ممكن اند و غنى مطلق نيستند صمد حق نيستند چنانكه در حكمت متعاليه مفارقات نوريه كه قواى عاليه و ملائكه الله و جنود الله اند تعبير به تمام و حق جل و على تعبير به فوق تمام شده است . صمد يعنى تمام و صمد حق يعنى فوق تمام و در قرآن كريم يك صمد بيش نيست كه يك صمد بيش نيست و آن صمد حق است جلت عظمته . و چون ملائكه الله را درجات و مراتب بسيار است صمد هم بايد به همان نسبت باشد و چنانكه حق سبحانه در ذاتش صمد است در جميع صفات جمال و جلالش و به عبارت ديگر در جميع صفات لطف و قهرش نيز صمد است چه اينكه صفاتش عين ذات اوست يعنى علم او صمد است و قدرت او صمد است و هكذا ديگر 1 ص 82 چاپ سنگى .
صفاتش . حضرت امام سجاد عليه السلام در دعاى بيست و هشتم زبور آل محمد صلى الله عليه و آله صحيفه كامله فرمود : ([ الهى لك وحدانيه العدد وملكه القدره الصمد ]) كه مطابق چندين نسخه مصحح صحيفه كامله الصمد صفت القدره است بدون فاصله و او . لذا گفته اند كه : ان سريان الهويه الالهيه فى الموجودات كلها اوجب سريان جميع الصفات الالهيه فيها من الحيوه والعلم والقدره والسمع والبصر و غيرها كليها وجزئيها .
مرحوم استاد ذوالفون علم علم و دين آيه الله العظمى علامه حاج ميرزا ابالحسن شعرانى ( روحى فداه ) بيست و سه جمله خطبه توحيديه نامبرده اميرالمؤمنين عليه السلام را كه قريب به نصف آنست به فارسى شرح فرموده است و نسخه آن به خط مبارك آنجناب در نزد راقم سطور محفوظ است كه شايسته است به گفته حكيم انورى تمسك جويد :
اين بنده در نظر دارد كه به توفيق خداوند متعال باقى خطبه را نيز به همان سبك شرح كند و در اختيار طالبان حقائق و معارف قرار دهد . غرض اينكه آنجناب در بيان جمله معنون در صدر اين بحث ( لا يشمل بحد ولا يحسب بعد ) بيانى دارد كه بمناسبت غرض مقاله به نقل آن تبرك مى جوئيم : حد به معنى منع كردن است مى گويند حدود خانه يعنى محلى كه بايد از آنجا تجاوز نكرد و اگر يك همسايه تجاوز كند بايد منع كرد . حدود مملكت از طرف شمال و مشرق به فلان حد است يعنى اگر دشمن بخواهد از اينجا تجاوز كند و وارد خاك شود بايد منع نمود . حدود شرعيه از قبيل حد زنا كه صد تازيانه است يا حد دزدى بريدن دست است و حد شارب هشتاد و حد قاذف نيز هشتاد تازيانه است يعنى به اين طريق زنا و دزدى وقذف را بايد منع نمود كه اگر دزد ديد دستش را مى برند ديگر حاضر براى دزدى كردن نيست اما به مجازاتهاى ديگر جلوى دزد را نمى توان گرفت