مقایسه دوره جاهلیت و اسلام

عبدالحسین بینش

نسخه متنی -صفحه : 56/ 30
نمايش فراداده

اسلام با توجه به واقعيتهاى زير چند همسرى را مجاز اما محدود كرده است :

1ـ فزونى عدد زنان بر مردان به دلايل متعدد مثل از بين رفتن مردان درميدان جنگ .

2ـ خـصـوصـيـّات جسمى زنان و محروميت از عمل جنسى در دوران معيّن ، مانند ايّام قاعدگى و دوران وضع حمل و...

اسـلام از سـوى ديـگـر تـعـداد هـمـسـران را بـه حـداكثر چهار زن محدود كرده است ؛ و با در نظر گرفتن حقوقى ويژه براى زنان ، عدالت مرد در تاءمين آن حقوق را نيز شرط كرده است . در عين حـال ، بـه دليـل دشـوارى رعـايـت عـدالت بـه مردان توصيه كرده كه تا حد ممكن به داشتن يك هـمـسـر بـسـنـده كـنـند، چرا كه رعايت عدالت امرى بس دشوار است . قرآن كريم در اين باره چنين فرموده است :

(( ... فـَانـْكـِحـُوا مـا طـابَ لَكـُمْ مـِنَ النِّسـاءِ مـثـْنى وَ ثُلاثُ وَ رُباعَ فَاِنْ خُفْتُمْ اَلاّ تَعْدِلُوا فَو احِدَةً...))^(193) پـس آنـچـه از زنـان كـه شـمـا را خـوش آيـد دوگـانـه و سه گانه و چهارگانه به عقد خويش درآوريد، پس هرگاه ترسيديد كه عدالت را رعايت نكنيد، يك زن ... .

آرى قـوانـين مدنى اسلام در خصوص زندگى مشترك زناشويى ، جامعه جاهليت را از منجلاب بى بـنـدو بـارى نـجات بخشيد و امروزه هم آن قوانين در شمار مترقى ترين قوانين دنيا محسوب مى شـود. انـسـان قرن بيستم نيز مثل جامعه جاهليت در امور جنسى گرفتار نابسامانى و سردرگمى اسـت ، و بـه نـام تـمـدن و تـرقـى ، مـقـام زن را تـنـزل داده اسـت . انـسـان قـرن بـيـسـتـم از اين سرگردانى بايد به قوانين الهى رو بياورد و خاضعانه فرامين خداوند را بپذيرد.

اخلاق در عصر جاهلى

عرب جاهلى از نظر اخلاق از اصول و چارچوب ثابت و مشخصى پيروى نمى كرد و رفتار و منش اخـلاقـى اش پـيـوسـتـه دسـتـخوش افراط و تفريط بود. شجاعت او به بى باكى و تهور مى انجاميد. دوستى او نسبت به خويشاوندان به تعصّب بيجا مى كشيد و به خاطر افراط در دفاع از عـرض و ناموس ، دخترانش را زنده به گور مى كرد و چنانچه به انگيزه خونخواهى قيام مى كرد به حدّ واندازه اى بسنده نمى كرد.

اگـر بـخواهيم اخلاق عرب جاهلى را در يك جمله خلاصه كنيم بايد بگوييم . عرب جاهلى از نظر اخـلاقى مظهر خشونت ، تهور و بيرحمى بود. اين جهت گيرى كلى درتمامى سجايا و خوى و منش عرب دوره جاهلى به چشم مى خورد. غارت اموال و داراييهاى ديگران ، آدم كشى به اندك بهانه ، مثله كردن پيكر مقتول ، زنده به گور كردن دختران بى گناه و ... همه از مظاهر تهوّر و خشونت اخلاقى عرب دوران جاهلى است .

اسـلام بـا اين اخلاق انحرافى به مبارزه برخاسته پيروان خود را در همه زمينه ها از جمله زمينه هاى اخلاقى به ميانه روى و اعتدال توصيه كرده است . در قرآن كريم ميانه روى از ويژگيهاى جامعه اسلامى شمرده شده و آمده است :

(( وَكـَذالِكَ جـَعـَلْنـاكـُمْ اُمَّةً وَ سـَطـاً لِتـَكـُونـُوا شـُهـَداءَ عـَلَى النـّاسِ وَ يـَكـُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهيداً))^(194) و بـديـن سـان شـمـا را امتى وسط وميانه رو قرار داديم تا گوهانى بر آدميان باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد .

رعـايت اعتدال وميانه روى شامل همه امور زندگى و رفتارهاى انسانى مى شود؛ خوراك ، پوشاك ، كـسـب مـال ، بـخـشـش ، شـجـاعـت و بـسـيـارى از امـور ديـگـر بـايـد بـر اسـاس مـيـانـه روى و اعتدال باشد. قرآن كريم درباره ميانه روى در بخشش مى فرمايد:

(( وَالَّذينَ إِذا اءَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِ فُوا وَلَمْ يَقْترُوا وَكانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً))^(195) وكـسـانـى كه چون (در راه خدا) انفاق كنند زياده روى به گزاف نكنند و لئامت نكنند، بلكه ميان اين و آن موضع گيرند.

ونيز درباره رعايت ميانه روى درهنگام راه رفتن از زبان حضرت لقمان مى فرمايد:

((وَ اقْصِدْ فى مَشْيِكَ ^(196)