مبانی نظری تزکیه

محمد شجاعی

جلد 1 -صفحه : 490/ 110
نمايش فراداده


  • حاجب و شاغلى پاك مى‏كند و دل را به صورت اصلى آن بر مى‏گرداند.

  • به صورت اصلى آن بر مى‏گرداند. به صورت اصلى آن بر مى‏گرداند.

امام صادق صلوات الله عليه مى‏فرمايد: «حب الله اذا أضاء على سر عبد اخلاه عن كل شاغل...»(مصباح الشريعه، باب الحب فى الله). يعنى «حب خداى متعال وقتى به سر بنده‏اى تابيد و آنرا احاطه نمود، او را از هر مانع و هر شاغلى پاك، و از هر غيرى منقطع مى‏كند...».

2- اين شعله پر بركات نه تنها همه اغيار و شواغل را مى‏سوزاند، بلكه به سراغ «خود» يا «خودى» سالك نيز مى‏رود.

حضرت مولى الموحدين اميرالمؤمنين صلوات الله عليه فرمود:«حب الله نار لايمر على شى‏ء الااحترق...» (جامع السعادت، ج 3، ص 154) يعنى «حب حضرت حق، آتشى است كه به چيزى نمى‏گذرد، مگر اينكه مى‏سوزد...» اين آتش مبارك بر دل مى‏گذرد و بر آن مى‏زند، و دل احتراق يافته و مى‏سوزد، و «خود» نيز از ميان بر مى‏خيزد، كه آن هم غيرى است از اغيار. و اين همان فناء فى الله است.


  • تا فصل و عقل بينى بى معرفت نشينى يك نكته‏ات بگويم خود را مبين كه رستى

  • يك نكته‏ات بگويم خود را مبين كه رستى يك نكته‏ات بگويم خود را مبين كه رستى

(حافظ)

اين، مقتضاى شعله‏ورتر شدن آتش حب و عشق است كه محب آنچنان محو در محبوب گردد كه خود را نيز فراموش كند و بر اثر همين امر به جمال و كمال حضرت مقصود بيش از پيش آشنا شود و در نتيجه آتش حب و عشق او به اوج شدت برسد و چنان مجذوب بشود كه نيل كامل به مقصد را در فانى گشتن در حضرت مقصود بيند و «خود» را سد راه وصال و لقاء، و حجاب در ميان بيابد و بالاخره از«خود» بكلى منسلخ گشته و راه فنا در پيش بگيرد وفايز شود.


  • بيا و هستى حافظ ز پيش او بردار كه با وجود تو كس نشنود زمن كه منم

  • كه با وجود تو كس نشنود زمن كه منم كه با وجود تو كس نشنود زمن كه منم

(حافظ)

3- اين شعله حيات بخش روى به شدت مى‏گذارد و سالك را در مراتب فناء پيش مى‏برد. بدين معنى كه سالك در همان حال كه در مقام فناء مى‏باشد، توجه به فناى خويش را نيز حجابى در اين بين مى‏بيند، حجابى كه به جاى خود مانع از نيل كامل به مقصد است. لذا به مقتضاى حب و عشق تا جايى پيش مى‏رود كه به فناى خويش هم توجه نداشته باشد و چنان در شهود جناب او محو گردد كه از فناى خود نيز فانى و به مقصد اعلى نائل شود و حيات و بقاء يابد.


  • گر تو خواهى حرى و دل زندگى از خودى بگذر كه تا يابى خدا گر تو را بايد وصال راستين محو شو و الله اعلم باليقين

  • بندگى كن بندگى كن بندگى فانى حق شو كه تا يابى بقا محو شو و الله اعلم باليقين محو شو و الله اعلم باليقين

(دفتر سوم مثنوى)

توبه از حرص بر اكل و شرب، و خواب و نكاح

به موازات توبه از حرامها، و در مقام توبه از رذايل اوصاف، لازم است سالك از رذيله «شره» يعنى «شدت حرص بر اكل و شرب، و خواب و نكاح» و به تعبيرى، از كثرت اكل و شرب، و خواب و نكاح نيز توبه كند و از اطاعت از نفس خود در اين باب نيز بر گردد.

حالت انقياد و اطاعت از نفس در خصوص اكل و شرب و خواب ونكاح، از جمله رذايل اوصاف و اخلاق است كه در سلوك الى الله بايد از آنهم توبه نمود و با صفت فاضله مقابل آنكه «عفت» يعنى «حالت انقياد واطاعت از