مبانی نظری تزکیه

محمد شجاعی

جلد 1 -صفحه : 490/ 163
نمايش فراداده

نباشد. پيداست كه چنين كسى غيظ و غضب در ظاهر نيز نخواهد داشت، و جلو غضب خويش را در باطن و ظاهر گرفته، و غيظ خود را در باطن و ظاهر شكسته است. و پيداست كه چنين كسى از لطمات باطنى و ظاهرى اين رذيله مصون خواهد بود.

صفت «حلم» و قايه سالك است

چه بسا سالك در حركات و سكنات خود، چه در ظاهر و چه در باطن، چه دانسته و چه ندانسته، خطاها داشته باشد كه اگر وقايه‏اى نباشد، ممكن است بعضى خطاها او را مشمول غضب و طرد حضرت حق كند، و در سلوك خود ناموفق باشد. اما اگر وقايه‏اى داشته باشد كه موجب عنايت خاص حضرت حق مى‏گردد و جناب او به لحاظ عنايت خاصه‏اش وى را از شمول غضب خود حفظ مى‏كند، در اين صورت، وى از غضب و طرد او محفوظ و در سلوك خود موفق خواهد بود.

صفت «حلم» وقايه‏اى است براى سالك، و خداى متعال به باطن شخص حليم نظر دارد، و او را از شمول غضب وطرد خود، حفظ مى‏فرمايد.


  • تو ز غفلت بس سبو بشكسته‏اى عفو كن تا عفو يابى در جزا موشكافان قدر را هوش‏دار قصه ما را تو نيكو گوش دار

  • بر اميد عفو دل بر بسته‏اى مى‏شكافد مو قدر اندر سزا قصه ما را تو نيكو گوش دار قصه ما را تو نيكو گوش دار

(دفتر پنجم مثنوى)

و حال در اين روايت از امام صادق سلام الله عليه دقت مى‏كنيم كه فرمود: «أوحى الله عزوجل الى بعض أنبيائه: يا ابن آدم اذكرنى فى غضبك أذكرك فى غضبى لا أمحقك فيمن أمحق»(اصول كافى، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب الغضب) يعنى «خداى عزوجل به بعضى از انبياى خود وحى فرمود كه: اى فرزند آدم، در غضب خود يادم كن، تا در غضب خود يادت كنم، و تو را در زمره آنان كه محو و نابود مى‏كنم، نابود نسازم».

دقت و تأمّل را به عهده شما مى‏گذاريم، و فقط به اين نكته توجه مى‏دهيم كه محو و نابود ساختن خدا كه همراه غضب اوست، به معنى فراموش كردن، از نظر انداختن، دور كردن، و از جوار خود راندن است، و چه محو كردنى بالاتر از اين، و كدام نابودى دردناكتر از اين در نزد آنان كه مى‏فهمند؟! فراموش كردن و دور كردن او، يعنى همه حرمانها، خسرانها و گرفتاريها و عذابها، كما اينكه، ياد كردن و نظر داشتن او، يعنى همه نعمتها، ابتهاجها، و راحتيها و...

و نيز در اين روايت از امام باقر سلام الله عليه به دقت مى‏پردازيم كه فرمود: «مكتوب فى التوراة فيما ناجى الله عزوجل به موسى عليه السلام: يا موسى أمسك غضبك عمن ملكتك عليه أكف عنك غضبى»(اصول كافى، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب الغضب) يعنى «در تورات آمده است كه خداى عزوجل در مناجات خود با موسى عليه السلام به او فرمود: اى موسى، غضب خود را از آنان كه تو را بر آنان قادر ساخته‏ام بازدار، تا غضب خود از تو باز دارم».

باز تأمّل عميق به عهده شما باشد. اميد است كه چشم بصيرت را به كار اندازيد، ورموز و اسرار را بخوانيد.

صفت «حلم» و «كظم غيظ» نشانه عبوديت است

حلم و كظم غيظ، از لوازم طريق، و از علائم صدق در سلوك است.

در آيه 134 سوره آل عمران مى‏فرمايد: «الذين ينفقون فى السراء و الضراء و الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس و الله يحب المحسنين »يعنى «اهل تقوا آنها هستند كه در وسعت و تنگدستى از مال خود انفاق مى‏كنند، و غيظ و غضب خود را مى‏شكنند، و از بديهاى مردم گذشت مى‏نمايند، و خداى متعال نيكوكاران را دوست مى‏دارد».

خود شما حساب كنيد كه خداى متعال درمقام توصيف بندگان خوب خود، حلم و كظم غيظ را يكى از خصوصيات آنان