مىشمارد.
توبه از سوء خلق
«سوء خلق» به معنى «بد خلقى» از جمله رذايل اوصاف و ذمايم اخلاق، و از ظهورات و يا از نتايج «غضب» يا «خشم» است كه به جاى خود براى سالك الى الله لطمات و هلكات بىشمارى را در بر دارد، و لازم است سالك از اين رذيله نيزبه موازات توبه از حرامها توبه نموده و خود را از آن تطهير كند.
رنج دائمى درونى، بى حوصلگى، گرفتگى، چهره عبوس، بدزبانى، درشتى، برخورد اذيت كننده، و نظاير اينها از لوازم و آثار اين صفت رذيله است. بالاتر و مهمتر از همه، اشتغال قلبى و تيرگى باطنى است كه صاحب اين رذيله گرفتار آن مىباشد و براى سالك بيش از همه چيزسد راه خواهد بود. اگر سالكى گرفتار اين رذيله باشد، هرگز در سلوك خود موفق نخواهد شد، مگر اينكه از آن توبه كند و خود را از آن تطهير نمايد و اين حجاب غليظ را از خود دور سازد.
معمولاً قبح اين رذيله و بزرگى لطمات و هلكات آن مورد توجه قرار نمىگيرد، و الا صاحبان ايمان و مخصوصاً آنان كه به فكر سلوك مىافتند، در اجتناب و در تطهير خود از آن مسامحه نمىكردند وسعى مىنمودند آنرا از خود دور كنند. لطمات باطنى اين رذيله، تبعات آن در حيات دنيوى، و هلاكتها و عقوبتهاى اخروى آن، مخصوصاً عذابهاى وحشتناكى كه در عالم برزخ ،و در عوالم بعد از آن براى انسان به وجود مىآورد، على الخصوص صورت يا صورتهاى برزخى و اخروى وحشت بار آن، چيزى نيست كه با گفتن و نوشتن تمام شود، و بسيارى هم به لفظ و عبارت نمىآيد.
در عين حال، به گوشههايى از گفتنيها در خصوص اين رذيله اشاره مىكنيم، و به همه، خصوصاً به سالكان طريق توصيه مىنماييم كه در آنچه ذكر مىشود دقت و تأمّل عميق داشته باشند.
سوء خلق، به ارتباط قلبى وبه مجاهدتهاى عبودى لطمه سخت مىزند
بطورى كه اشاره كرديم، سوء خلق از ظهورات يا از نتايج غضب نابجا است، و طبعاً همانند خود رذيله غضب به ارتباط باطنى سالك با خداى متعال لطمه مىزند و در نتيجه مجاهدتهاى سالك به ثمر مطلوب نمىرسد.
امام صادق سلام الله عليه فرمود: «ان سو الخلق ليفسد الايمان كما يفسد الخل العسل»(اصول كافى، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب سوء الخلق) يعنى «سوء خلق، ايمان رافاسد مىكند بطورى كه سركه عسل را فاسد مىنمايد».
اين بيان و اين تشبيه، عين همان بيان و تشبيه است كه در خصوص غضب نابجا در مبحث سابق از رسول اكرم صلى