از جمله رذايل و از بزرگترين آنها، رذيله «كبر»است.«كبر» يعنى براى خود امتيازى ديدن، و براساس آن، خود را برتر از ديگران دانستن. اين حالت، يا اين خصوصيت، از خصوصيات روحى و از جمله رذايل اوصاف و اخلاق است. ظهور اين خصوصيت روحى،در اقوال و افعال را «تكبر» مىناميم. كسى كه گرفتار رذيله «كبر» مىباشد، به اقتضاى اين رذيله سعى مىكند با حركات مخصوص، و با گفتار مخصوص برترى خويش را اظهار كند. طبعاً با اقوال و افعال خود ديگران را تحقير مىكند، و خود را بالاتر از آنها نشان مىدهد.اطوار گوناگون حركات و گفتار صاحبان اين رذيله را تا حدود زيادى مىشناسيم، گرچه خود اين گرفتاران چنين مىپندارند كه مردم نمىدانند و از جنون آنان بى خبرند. من و شما از مواجهه با اين عاقلان ديوان محروم نبوده و نيستيم، و به همين جهت، خوب مىدانيم كه گرفتارى صاحبان «كبر» چگونه است، خيالاتى درونى آنان چيست، چه انتظارات و توقعات در باطن آنان هست، براساس همان انتظارات خويش چه حركاتى دارند و چه اطوارى در سخن گفتن و نگاه و برخوردهاى خود با اين و آن نشان مىدهند، و بالاخره چه اعجوبهاى هستند؟!.اگر عاقلى در جزئيات حركات و گفتار آنان تأمّل كند، و ريزه كاريهاى اطوار و حالات آنان را مورد دقت قرار دهد، آنان را جز ديوانگان به ظاهر عاقل، و عاقلان ديوانه، و گرفتاران به وحشتناكترين اوهام و خيالات نمىبيند، و به تعبيرى، آنان را جز بيماران نمىيابد. دقت در كيفيت برخورد اينها با ديگران،، در كيفيت حرف زدن و در قيافههاى تصنعى و جهنمى كه به خود مىگيرند، در رفتار مضحك اينها در محافل و مجامع، و در ساير حركاتى كه دارند، آنهم با آن و هم و پندارى كه در باطن اينها مىگذرد، بخوبى روشنگر اين حقيقت است كه اين بيچارهها در پردههاى متراكم و خيال آنچنان گرفتار آمدهاند كه قابل توصيف با جمله و عبارت نيست.اين گرفتاران براى حفظ عزت كاذب و خيالى خود، و براى نگهدارى برترى موهوم خويش، مجبورند هر آلودگى ديگر را نيز به خود هموار كنند، و از هر فضيلت و كرامتى محروم بمانند. اگر خوب دقت كنيد، به اين حقيفت هم پى مىبريد، و به وضوح مىيابيد كه اينها براى حفظ برترى موهوم خويش مجبور مىشوند هر سيئه از سيئات اعمال را مرتكب گردند، و به هر رذيله از رذايل اوصاف و اخلاق آلوده باشند. و نيز، مجبور مىشوند هر حسنهاز حسنات اعمال را آنجا كه لازم باشد ترك كنند، و از تخلق به اخلاق كريمه و صفات فاضله خود را محروم سازند.«كبر از جمله حجابها و از غليظ ترين آنهاست. هلكات و آثار سوء اين رذيله بسيار است. به بعضى از آنها به اجمال اشاره مىكنيم.
كبر و تكبر، منازعه با حضرت كبريايى است
آنكس كه براى خود امتياز و فضيلتى قائل است، و بزرگى و عزت براى خود معتقد است، و خلاصه، «خود» را چيزى مىداند، در عين اينكه به حسب واقعيت در اشتباه سخت قرار گرفته و حقيقت غير از آن است كه او مىپندارد، در عين حال، او با خيال پرورى خويش به مقام منازعه با حضرت كبرايى حق برآمده، و به دروغ و پندار بى اساس براى خود كبرياء قائل شده است. و خدا راست كه وى را به اين خيال پرورى، و به اين پندار ناصحيح متوجه كند، و كبرياى موهوم وى را بشكند، و حقيقت امر را بر او روشن بگرداند. (دقت كنيد).امام باقر سلام عليه مىفرمايد: «الكبر رداء الله و المتكبر ينازع الله ردائه» (اصول كافى، ج 2، كتاب الايمان و الكفر، باب الكبر) يعنى «حجاب كبريايى مخصوص حضرت حق است، و شخص متكبر به مقام منازعه با خداى متعال در خصوص كبرياى او بر مىآيد».اميد است در اين روايت به تأمل بپردازيد، و از حقايق نهفته در آن بهرهمند شويد.در روايت ديگرى از آن حضرت چنين مىبينيم: «العزرداء الله، و الكبر ازاره، فمن تناول شيئاً منه أكبه الله فى جهنم»(اصول كافى، ج 2، باب الكبر) يعنى «حجاب عزت، و حجاب كبرياء هر دو از حجابهاى جلال و