«... و يأتينا فرداً» يعنى «... و او تنها به سوى ما باز آيد»
2- آيه 95 سوره مريم كه مىفرمايد:
«و كلهم آتيه يوم القيامة فرداً» يعنى «و همه آنها كه در آسمانها و زمين هستند در روز قيامت تنها به محضر خداى متعال آيند».3- آيه 94 سوره انعام كه مىفرمايد:
«و لقد جئتمونا فرادى كما خلقناكم اول مرة و تركتم ما خولناكم و راء ظهور كم و ما نرى معكم شفعائكم الذين زعمتم أنهم فيكم شركاء لقد تقطع بينكم وضل عنكم ما كنتم تزعمون» يعنى، و به هنگام مرگ گفته شود: «تنهابه سوى ما آمدهايد، بدان گونه كه شما را در اصل خلقت آفريديم، و همه آنچه را كه در اختيار شما قرار داده بوديم ترك كردهايد، و نمىبينيم با شما آنهايى را كه براى خود به گمان باطل خويش يار و ياور مىديديد، و حقيقت اين است كه ميان شما و آنها جدايى سخت افتاده، و آنچه خيال مىكرد از ميان برخاسته است».و بالاخره آيات ديگر، و اشاراتى كه در آنها هست، و خبر از اين معنى مىدهد كه انسان «تنها» است، و از خارج از «خود» منقطع است، و با چيزى با هم نيست، و اين «تنهايى» براى وى به وقت مرگ، و نيز در قيامت كه حقيقتها به ظهور مىرسد، روشن خواهد شد، و هر كسى به «تنهايى» خويش پى خواهد برد، و خيال واهى وى كه در حيات دنيوى داشت، و خود را با اين و آن با هم مىدانست، از ميان خواهد رفت.
خلوت با حضرت حق
در خلوت تنهايى، فقط خود را با «قيوم» خود خواهيم ديد، يعنى با آنكه «خالق» ماست، و «مدبر» ماست، و «قوام بخش» ماست.خواهيم ديد فقط با جناب او با هم هستيم، و با او در ارتباط سخت. و خواهيم ديد هميشه در حال «خلوت» با حضرت او بوده، و فقط اوست با ما، و نه غير او؛و هو معكم أينما كنتم. [1] «او» را با «خود» و «خود» را با «او» خواهيم يافت، و ارتباط را بسيار محكم، و نسبت را بسيار نزديك.مگر نه اين است كه جناب او خالق و قيوم همه چيز، و هر مخلوقى است؟! و مگر نه اين است كه حقيقت من و تو، يعنى آنچه با كلمه «من» به آن اشاره مىكنيم نيز مخلوقى از مخلوقات اوست، و او قيوم حقيقت من و تو نيز هست، و «من» از او نشأت مىگيرد، و با اوست؟!. (خوب فكر كن) در اين مقام، اگر در سير فكرى خود موفق باشيم، نور توحيد شروع به تجلى در باطن ما مىكند، بساط شرك متزلزل مىگردد، احكام ايمان به ميدان مىآيد، حجابها ازروى حقيقت كنار مىرود، و بيدار مىشويم.جز حضرت او را «ولى» و «مدبر» خويش نمىبينيم. همه سود وزيان را از او دانسته، حكم را مخصوص او يافته، جمال و جلال مطلق را براى او ديده، و او را معبود خود قرار خواهيم داد.و در اين مقام، يعنى در خلوت با حق، هر چه در سير فكرى خود متعمق باشيم، به همان اندازه ابواب حقايق شهودى به روى ما باز خواهد شد، و به همان اندازه اسرار آيات براى ما مكشوف خواهد شد، مخصوصاً آياتى كه مىگويد جز خداى متعال «ولى» و «نصير» و جز او «معبود»نيست، و انسانها به خيال باطل[1]. سوره حديد، آيه 4.