«و مردم را از روز حسرت بترسان، آن زمان كه كار از كار مىگذرد و امر ربوبى پياده مىشود، در حالى كه آنان در غفلتى بسيار سخت هستند، و در حالى كه به آنچه در پيش است ايمان جدى ندارند».
اين آيه به بطالت و غفلت انسانها، و سستى و كسالت آنان در امر آخرت، و اذعان جدى نداشتن آنان به آنچه در پيش است اشاره مىكند، و از اين حقيقت خبر مىدهد كه انسان با غفلت و سستى، و با بطالت خود ايام عمر خويش را مىگذارنند و فرصت را از دست مىدهند، و به سوى نقطهاى حركت مىكنند كه در آن نقطه كار از كار مىگذرد و امر ربوبى به وقوع مىرسد، و حسرتى به آنان روى مىآورد كه در تصور نگنجد، و در وصف و بيان نيايد، حسرتى كه به لحاظ بزرگى و شدتى كه دارد، از هر عذاب ديگرى دردناكتر خواهد بود.
اينكه خداى متعال آن نقطه را «يوم الحسرة» مىنامد، براى صاحبان معرفت و روشندلان حاكيتها و اشارتها دارد، و براى ارباب غفلت هم هشدارها و انذارها.
و بالاخره در آيه اول سوره انبياء مىفرمايد:«اقترب للناس حسابهم و هم فى غفلة معرضون»يعنى «روز حساب مردم نزديك شده است، و آنان در غفلت سختى قرار گرفتهاند و از حيات و سعادت خويش اعراض مىكنند».
اينها نمونههايى از آيات قرآنى است كه در اينجا آورديم. غير از اينها آيات متعددى هست كه هر كدام نكات و اشارتها دارد.
مجاهدت و مراقبت
با شرحى كه گذشت، معلوم شد كه سستى، كسالت، و بطالت، و به تعبيرى، به غفلت گذرانيدن، از رذايل اوصاف و اخلاق، و از موانع بسيار مهم و خطرناك در مقام عبوديت براى سالك است كه بايد در كنار زدن اين رذيله كمال مجاهدت را داشته باشد، و اين مانع را كوچك نشمارد.
او بايد على الاتصال با سستى و كسالت و بطالت به مقابله بپردازد، و قدم به قدم، و لحظه به لحظه سستى و كسالت را از خود دور كند، و به طلب و عبادت بپردازد. و او بايد به مجاهدت خود در اين باب ادامه دهد. و مراقبت نمايد كه سستى نكند، كسالت او را نگيرد، و بطالت به سراغ وى نيايد.
هر وقت ديد قيام به عبادت و اقبال به ذكر و فكر براى او سخت مىآيد، اين حالت را بشكند، و با پناه بردن به خداى متعال از شر شيطان و از شر نفس، به ذكر و فكر روى بياورد و قيام به عبادت كند، و سعى نمايد ذكر و عبادت را با حضور قلب و انقطاع انجام دهد. در اين صورت شيطان دور مىشود، نفس خاموش مىگردد، و آن حالت مىشكند، و ذوق و حال ديگرى جايگزين آن مىشود. اگر در همه اوقات به اين روش ادامه دهد و بر آن مراقبت كند، رذيله سستى و كسالت را از خود دور مىسازد، و اين حجاب را مىشكند، و در سلوك خود موفق خواهد بود، باذن الله تبارك و تعالى.
سالك بايد از همان وقت كه سر در ميدان طلب نهاد، سستى و كسالت در طلب را كنار بگذارد، و غير از ذكر و فكر حق هر ذكر و فكرى را از خود دور كند.
دردمندان را نباشد فكر غير
غفلت و بى درديت فكرآورد
جز غم دين نيست صاحب درد را
حكم حق را بر سر و رو مىنهد
حفظ فكر خويش يكسو مىنهد.
خواه در مسجد برو خواهى به دير
در خيالت نكته بكر آورد
مىشناسد مرد را و گرد را
حفظ فكر خويش يكسو مىنهد.
حفظ فكر خويش يكسو مىنهد.
(دفتر سوم مثنوى)