فرمود:
«أما يخاف من يحول وجهه فى الصلوة أن يحول الله وجهه وجه حمار». [1] از اين بيان بر مىآيد كه اين خطا از لحاظ اينكه از جهالت و گستاخى بسيار بالا سرچشمه مىگيرد، ممكن است موجب تغيير صورت باطنى انسان گردد، و آن شود كه نبايد بشود. (دقت كنيد).
مرحوم حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى بعد از نقل اين روايت در همين مقام مىگويد:
«قال بعض المحققين، المراد انه أما يخاف من يلتفت عن الله و عظمته فى حال الصلوة، أن يديم الله غفلته، فيكون وجه قلبه كوجه قلب الحمار». [2] و ممكن است قسمت آخر اين عبارت را چنين هم گفت: «فيكون وجه قلبه كوجه الحمار» فافهم ذلك و تأمل فيه.
(دفتر پنجم مثنوى)
مشكل درد آور اين است كه چنين جهلها و گستاخيها به صورت ملكهاى از ملكات باطنى درآيد كه د راين صورت، خوف همان چيزى هست كه در روايت مىبينيم.
به هر صورت، اگر براى هر كسى ديگر هم اين حقيقت روشن نباشد كه ترك ادب حضور در عبادتها و مخصوصاً در نمازها از لغزشها و خطاهاى بزرگ است، براى تو، كه سالك صراط و از اهل مراقبه هستى، و در حد خود از حقايق با خبر شدهاى، مسلماً روشن خواهد بود.
از اين رو، در اين مرتبه از مراقبه كه به حكم وظيفه تا آنجا كه مىتوانى در همه عبادات خود، مخصوصاً در نمازها ادب حضور در محضر خاص پروردگار را مراعات مىكنى، و متوجه جناب او، و منقطع به سوى او هستى، اگر احياناً غفلتى عارض شد، ود ر حال ذكر، دعا، نماز، و هر عبادت ديگرى از پروردگار
[1]. اسرار الصلوة مرحوم حاج ميرزا جواد، ص 167. [2]. اسرار الصلوة مرحوم حاج ميرزا جواد، ص 167.