اين، يك علامت و نشانه خوبى است براى كسانى كه مىخواهند بدانند چه اندازه بين آنها و خداى متعال فاصله و دورى هست؟. يعنى هر كسى با مطالعه و بررسى جنبه نفسانيت خويش مىتواند به اين حقيقت كه گفتيم پى ببرد و بداند كه فاصله و حجاب بين او و حضرت حق چه اندازه است؟ هر كس هر اندازه اسير نفس خود و مطيع خواستههاى خود باشد، به همان اندازه فاصله با حضرت مقصود دارد؛زيرا اصل حجاب، همان «خود» و «نفس» اوست و حجب ديگر از آن نشأت مىگيرد و با آن قائم است. (دقت شود).
(دفتر سوم مثنوى)
براساس توضيحى كه گذشت، كسى كه در دوران جاهليت خويش، يعنى قبل از توبه و به هنگام ارتكاب معاصى با جواب مثبت دادن به خواستههاى خود در بزرگ كردن حجاب بين خود خداى متعال كه همان «خود» يا «نفس» خويش است سعى نموده و به دست خود اين حجاب را پرورش داده است، در مقام توبه و بازگشت بايد خلاف مسير گذشته را در پيش بگيرد و براى جبران گذشته به از ميان برداشتن اين حجاب بپردازد.
او با توبه و بازگشت به عبوديت، و با روى آوردن به سلوك عبودى، بايد به حكم عبوديت در طريق فناى «خود» حركت كند، و بايد با جهاد و رياضت در ازميان برداشتن رسوم خودى بكوشد. و اين با مخالفت با هواى خود، و با مقدم داشتن خواست حق بر خواست خود خواهد بود. يعنى بايد راه طاعت ازحق در پيش گيرد و با مجاهدت در طاعت، به شكستن «خود» يا «نفس» بپردازد».
اگر در معنى و حقيقت طاعت از حق بخوبى دقت بكنيم، به اين نكته پى مىبريم كه طاعت، يعنى مقدم داشتن خواست حق بر خواست خود. و اين در حقيقت، خواست خود را كنار زدن و خواست حق را در وجود خويش راه دادن و حاكم كردن است؛ و جان مسئله اين است كه «خود» كنار مىرود و حضرت حق بر انسان اقبال مىكند. (دقت شود)
(دفتر سوم مثنوى)
طاعت، يعنى خود را ناديده گرفتن و خود را شكستن و طريق فناء در پيش گرفتن وراه تجليات حضرت مقصود را باز كردن. اگر طاعت به معنى وسيع آن در نظر گرفته شود و انسان امر و نهى حق را در افعال و اوصاف، در واجب و حرام، در مستحب و مكروه، در انقطاع از هواهاى مباح، و بالاخره در طهارت ازمراتب خفيه شرك، بر امر و نهى خود مقدم بدارد، به مقصد أعلى نايل گشته است.
مطلب اصلى اين است كه معنى وسيع طاعت و حقيقت آنرا خوب بيابيم و معنى محدود و صورى آنرا از ذهن خود بيرون كنيم. مگر نه اين است كه امر و نهى خداى متعال در واجب و حرام خلاصه نمىشود و تا جايى كه انسان از شرك خود نجات يابد، مقام ربوبى امر و نهى دارد؟!