مبانی نظری تزکیه جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تزکیه - جلد 1

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




  • رقص آنجا كن كه خود را بشكنى
    رقص و جولان بر سر ميدان كنند
    چون رهند از دست خود دستى زنند
    مطربانشان ازدرون دف مى‏زنند
    بحرها در شورشان كف مى‏زنند



  • پنبه را از ريش شهوت بر كنى
    رقص اندر خون خود مردان كنند
    چون جهند از نقص خود رقصى كنند
    بحرها در شورشان كف مى‏زنند
    بحرها در شورشان كف مى‏زنند



(دفتر سوم مثنوى)

و خلاصه سخن اينكه:




  • عشق از اول چرا خونى بود
    تا گريزد آنكه بيرونى بود



  • تا گريزد آنكه بيرونى بود
    تا گريزد آنكه بيرونى بود



(دفتر سوم مثنوى)

بنابراين، در مقام توبه بايد براى شكستن خود يا شكستن نفس، سختى و تلخى طاعت را بر خود هموار نمود و اين سختى و تلخى را بجان خريد پيداست كه سختى طاعت و تلخى آن در مراحل اوليّه سلوك خواهد بود، و اما در مراحل بعدى و در منازل عاليه به حكم غلبه حالات سنيه، طاعت ازحق براى خود حلاوتى ديگر خواهد داشت.

در اينجا به قسمتى ديگر ازبيان امام صادق صلوات الله عليه اشاره مى‏كنيم. در اول همان بيانى كه در مصباح الشريعة آورده و قبلا به قسمتى از آن اشاره نموديم، امام مى‏فرمايد: «طوبى لعبد جاهدلله نفسه و هواه، و من هزم جند نفسه و هواه ظفر برضا الله »يعنى «خوشا به حال بنده‏اى كه براى خدا و براى نيل به جوار او با نفس و هواهاى آن به جهاد برخيزد؛ و هر كس در اين جهاد بر جنود نفس و هواهاى نفسانى غالب آيد، به رضاى خداى متعال دست يافته است».

دقت و تعمق در اين گفتار را به عهده اهل آن مى‏گذاريم، مخصوصاً دقت در اين جمله را كه مى‏فرمايد:«و من هزم جند نفسه و هواه ظفر بر ضا الله». اين جمله با تعبيرات خاصى كه در آن بكار رفته است، براى صاحبان معرفت و اهل اشارت، حكايتها و اشارتها دارد. از جمله اينكه، حجاب بين رضوان حق و انسان، جز نفس و هواهاى آن نيست و اگر نفس و هوا در همه مظاهر شكسته شود، آن سوى آنها رضوان حق است و بس.

فاصله‏اى بين انسان و حضرت مقصود، جز نفس و هوا در جلوه‏هاى مختلف و متنوع، وجود ندارد، و اگر قدمى روى نفس و هوا گذاشته شود، قدم ديگر در جوار او خواهد بود.




  • پند من بشنو كه تن بند قوى است
    لب ببند وكف پر زر برگشا
    ترك لذتها و شهوتها سخاست‏
    اين سخا شاخى است از سرو بهشت‏
    عروة الوثقى است اين ترك هوا
    تا برد شاخ سخا اى خوب كيش
    يوسف حسنى تو، اين عالم چو چاه
    وين رسن صبر است از امر اله



  • كهنه بيرون كن گرت ميل نوى است
    بخل تن بگذار و پيش آور سخا
    هر كه در شهوت فروشد بر نخاست
    واى او كز كف چنين شاخى بهشت
    بركشد اين شاخ جان را بر سما
    مر تو را بالا كشان تا اصل خويش
    وين رسن صبر است از امر اله
    وين رسن صبر است از امر اله



(دفتر دوم مثنوى)

چه بهتر بعد از شرحى كه در اين مقام گذشت، به سر اين مسئله توجه داشته باشيم كه چرا در شهر الله المبارك انسانها به ضيافت الهى دعوت شده‏اند و در ضيافت مقام ربوبى هستند.

وقتى انسان علاوه بر انجام دادن واجبات و ترك محرمات، از مباحات نيز اجتناب مى‏كند و براى نيل به جوار حق و رضوان او از آنها دورى مى‏جويد و به خواسته‏هاى مجاز و مباح خود جواب رد مى‏دهد و قلب

/ 490