خسران و عذاب دردناك و فوق تصور مواجه گرديم؟!! و چه خوابى سنگينتر از اين؟!!
سخن دل، سخنى ديگر و فرياد او، فرياد ديگرى است. دل از جوار حضرت حق و از موطن اصلى خويش دور گشته و درد او درد هجران و فراق، و ناله و فرياد او همه از هجران و فراق، و خواست او همان جوار حق و موطن اولى او مىباشد، و سكون و آرامش او با نيل به مرتبت اوليه خويش، و با شهود و فناء و بقاء است و بس. و آنكس كه بخود آمده و بيدار گشته، درد دل را مىبايد و سخن او را مىفهمد و به سر ناله و فرياد او آشنا مىباشد.
(دفتر اول مثنوى)
و بالاخره اينكه، غفلتى بس بزرگ و اشتباهى خطرناك و فريبى اسرارآميز در اين بين وجود دارد كه انسانها را در حيات دنيوى آنان تهديد مىكند و ابعاد بى شمار و حرمان وخسرانهاو عذابهاى بسيار گسترده و دامنهدارى در بر دارد كه با گفتن و شمردن تمام نمىشود و همه هم در گفتهها نيايد و در لفظ و عبارت نگنجد و براى افهام عادى هضم نگردد. همينقدر خدا و رسول به يك كلمه انسانها را موعظه مىكنند و آن اينكه، قيام كنيد براى خدا و دل به او داده و در طلب او باشيد و بس.
«قل انما أعظكم بواحدة أن تقوموالله مثنى و فرداى ثم تتفكر و اما بصاحبكم من جنة ان هو الا نذير لكم بين يدى عذاب شديد» (آيه 46 سوره سبا). يعنى «اى پيامبر، بگو من شما را موعظه مىكنم به يك كلمه و آن اينكه: قيام كنيد براى خدا با همديگر و به تنهايى، و در اين امر فكر بكنيد كه صاحب شما (پيامبر) جنون ندارد، و حقيقت جز اين نيست كه او فرستاده خداست و شما را از عذاب سختى كه در پيش است مىترساند».
(دفتر سوم مثنوى)
نه تنها آياتى از قرآن كريم با اشارتها و لحنهاى بخصوصى مىخواهد انسان را بخود آورده و بيدار كند بلكه، همه قرآن اين چنين است و اگر در تك تك آيات به تدبر بپردازيم، به اين حقيقت پىخواهيم برد.«كتاب أنزلنا اليك لتخرج الناس من الظلمات الى النور» (آيه 1 سوره ابراهيم).
هر كدام از آيات شريفه قرآن، بنحو خاصى «يقظه» و «انتباه» مىآورد. يعنى هر آيهاى در سياق مخصوص خود و با توجه بر ارتباط آن با آيات قبل و بعد و با آيات ديگر، از مضمون و محتواى خاص و نيز، از اشارات و نكات و رموز بخصوصى برخوردار بوده و پرده از روى حقيقت يا حقايقى برداشته و براى متدبر به اندازه تدبر و به اندازه فهم او، و در اصل در حدى كه خداى متعال مىخواهد، نوعى يقظه و تنبه مىبخشد و پردهاى از پردههاى اوهام و حجابى از حجب جهل و غفلت را كنار مىزند.
در نتيجه، با تلاوت همه آيات و با تدبر عميق در آنها، و با تكرار تلاوت و تدبر و نيز، با تعمق بيشتر، همه حجب اوهام و غفلت كنار رفته و حقايق براى انسان معلوم گرديده و بصيرت حاصل گشته و ابواب جديدى به