من حقه . والضرار : المجازات على الاضرار» . (نهاية ابن الاثير)
توضيح معنى حديث واسناد ومدارك آن به واژه «لا ضرر» رجوع شود .
2 ـ على بن جعفر عن اخيه موسى بن جعفر (ع) قال : سألته عن حدّ ما يجب على المريض ترك الصوم . فقال : «كلّ
شىء من المريض اضرّ به الصوم فهو يسعه ترك الصوم» ; على بن جعفر گويد : از امام موسى بن جعفر (ع) پرسيدم
تا چه حدّى بيمار مى تواند روزه خود را افطار نمايد ؟ فرمود : هر آن بيمارى كه روزه بدان زيان زند ،
بيمار آزاد است كه روزه خود را بخورد . (وسائل:10/222)
ابوعبدالله الصادق (ع) : «من اضرّ من طريق المسلمين شيئاً فهو ضامن» ; هر كسى كه به راه عبور مسلمانان
زيانى برساند ، وى ضامن آن زيان خواهد بود (وسائل:19/238) . «انّ الله ورسوله بريئان ممن اَضَرّ بامرأته
حتى تختلعَ منه» ; خدا ورسولش بيزارند از آن كسى كه آن چنان به همسر خود زيان برساند كه زن بناچار با
بذل مال ، خود را آزاد كند . (وسائل: 22/282)
محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين ، قال : كتبت الى ابى محمد(ع) فى رجل كانت له رحى على
نهر قرية ، والقرية لرجل ، فاراد صاحب القرية ان يسوق الى قريته الماء فى غير هذا النهر ، ويعطّل هذا
الرحى ، أ له ذلك ام لا ؟ فوقّع : «يتّقى الله ويعمل فى ذلك بالمعروف ، ولايضرّ اخاه المؤمن» ; محمد بن
حسين گويد : به امام عسكرى (ع) نوشتم : اگر مردى آسيائى دارد كه از جوئى كه مربوط به روستائى مى باشد
جهت آسياى خود استفاده مى كند ، ومِلك آن روستا از آنِ شخص ديگرى است ، وصاحب روستا مى خواهد مسير جوى
را تغيير دهد كه در نتيجه آسيا از كار مى افتد ، آيا اين كار جايز است ؟ حضرت در جواب نوشتند : از خدا
بترسد وراه صحيح وشايسته اتّخاذ كند وبه برادر مسلمانش زيان نرساند . (وسائل: 25/431)
از مجموع روايات مزبوره ، به خصوص روايت «لا ضرر ولا ضرار» فى الجمله استفاده مى شود كه زيان رسانيدن
، ويا مزاحمت فى نفسه در شرع اسلام حرام است، واصل ، حرمت آن است ، جز اين كه دليل خاصّى بر خلاف آن
قائم شود .
چنان كه در صدر مقاله اشاره شد ، فروع بسيارى در فقه بر اين مبحث مترتب مى باشد كه از آن جمله است :
1 ـ جواز فسخ بيع هنگام ظهور عيب در مبيع ، يا ظهور غبن در معامله ، ودر صورت تأخير ثمن ، وامورى از اين
قبيل ، كه تنجّز بيع موجب زيان يكى از متبايعين گردد .
2 ـ حجر حاكم ، مفلّس را از تصرّف در مال خود ، كه به طلبكاران ضرر وارد نيايد .
3 ـ رعايت حريم چاه ، حفر ننمودن چاه در محدوده اى كه به چاه ديگرى صدمه بزند .
4 ـ ممنوعيت از تصرف در ملك خود اگر مستلزم اضرار به ديگرى شود ، مانند گشودن پنجره باز به سمت خانه
همسايه . وفرياد زدن در خانه خود هنگامى كه همسايگان در خواب باشند . وحفر چاه در خانه خود اگر چنانچه
به شالوده خانه هم جوار صدمه وارد كند .
5 ـ اجبار نمودن حاكم ، مردى را كه با تمكن ، از اداء حق همسر خود سرباز مى زند و وى طلاق هم نمى دهد ،
به اداء حق با طلاق ، ويا مباشرت حاكم به طلاق .
6 ـ جواز اكل ميتة وسرقت در مخمصة به مقدار ضرورت .
7 ـ بطلان عقد مكرَهِ به بيع يا نكاح وجز آن .
8 ـ بطلان غسل و وضوء اگر موجب حدوث بيمارى يا شدّت آن شود .
9 ـ وجوب افطار روزه واجب يا مستحب در صورت احساس ضرر .
10 ـ حرمت رجوع به همسر مطلّقه رجعيه به قصد اذيت وآزار وى .
چنان كه در قرآن كريم آمده : (ولاتمسكوهنَّ ضِرارا لتعتدوا عليهن ...) .
11 ـ جعل حق شفعه براى شريك ، مبادا از شراكت شريك جديد زيان ببيند .
به «لا ضرر» نيز رجوع شود .
دندان . دندان آسيا . ج: ضروس واضراس .