معارف و معاریف

مصطفی حسینی دشتی

نسخه متنی -صفحه : 2570/ 1858
نمايش فراداده

كرد اما بر اثر نرسيدن آذوقه ، هجده روز بعد ، از محاصره ايروان دست كشيدو عقب نشينى كرد و در حوالى قريه كردخان از قراى همدان با قشون عثمانى روبرو شد و از احمد پاشاى بغدادى فرمانده سپاهيان عثمانى شكست خورد و با تلفات سنگينى به اصفهان عقب نشست و شهرهائى را كه نادر فتح كرده بود از دست داد ، سپس با دربار عثمانى كه از حمله مجدد نادر بيمناك بود پيمانى بست و رود ارس را مرز ايران و عثمانى شناخت و ولايات گنجه و تفليس و ايروان و نخجوان و شماخى و داغستان را به عثمانيها داد .

مقارن خاتمه كار هرات ، نادر از عهدنامه اى كه شاه طهماسب با عثمانيان بسته بود با خبر شد و از كار خودسرانه شاه برآشفت و به سختى با آن پيمان مخالفت كرد و رسولانى به بغداد و استانبول فرستاد و كليه ولايات از دست رفته ايران را مطالبه كرد و خود در مشهد به تدارك و تجهيز سپاه پرداخت و حكومت خراسان را به ابراهيم خان سپرد و با سپاهى گران و متشكل از طوايف گوناگون روز هفتم محرم 1144 از مشهد بيرون آمد و پس از حمله اى كه به تركمانان يموت كرد رو به اصفهان آورد تا كار خود را با شاه طهماسب يكسره كند و فارغ از توطئه هاى وى بتواند به جنگ با عثمانيان پردازد ، پس از رسيدن به اصفهان شاه طهماسب را از سلطنت خلع و تحت الحفظ به خراسان تبعيد كرد و فرزند او را كه هشت ماه بيش نداشت به نام شاه عباس سوم به پادشاهى برگزيد و سلطنت او را رسماً اعلام نمود (14 ربيع الاول 1145) و خود را نايب السلطنه خواند پس از گوشمالى ياغيان بختيارى و زند ، از طريق كرمانشاه راه كركوك پيش گرفت و در محل زهاب نيروى عثمانى را شكست داد و «احمد پاشا» سردار عثمانى را اسير كرد و به پيشروى خود ادامه داد و پس از شكست ديگرى كه در محل شهربان به نيروى عثمانى وارد آورد ، رو به بغداد نهاد و با ساختن پلهاى شناور از تنه درختان خرما ، با سپاهيان خود از رود دجله گذشت و نيروى عثمانى را كه در بغداد موضع گرفته بودند محاصره كرد و در برابر دشمن به ساختن برج ها و استحكامات پرداخت ، نادر چنان در كار محاصره بغداد پافشارى كرد كه احمد پاشا فرمانده سپاهيان ترك در پايان محرم 1146 مجبور شد قاصدى به نزد وى فرستد و پيشنهاد تسليم شدن خود را به اطلاع نادر برساند نادر تقاضاى احمد پاشا را پذيرفت اما سردار عثمانى از تسليم شدن منصرف گشت چه در همين اثنا با خبر شد كه نيروى عظيمى از لشكريان تازه نفس عثمانى به فرماندهى توپال عثمان پاشا به يارى وى مى رسد .

نادر هم كه از نزديك شدن نيروى كمكى دشمن با خبر شده بود به قصد پيشدستى به مقابله آنان شتافت و در ساحل دجله جنگى خونين ميان نادر و عثمان پاشا درگرفت ، اما در اين نبرد ، با همه تلفات سنگينى كه به نيروى عثمانى وارد آمد ، نادر شكست خود و به زحمت از معركه به سلامت جست ، از طرف ديگر احمد پاشا كه در بغداد از رسيدن عثمان پاشا با خبر شده بود جان تازه اى گرفت و بر لشكريانى كه به حكم نادر مأمور محاصره بغداد بودند حمله برد و آنان را منهزم كرد ، نادر و لشكريان شكست خورده اش به سوى همدان آمدند ، و نادر به سپاهيان خود مرخصى داد و از اطراف ايران نيروى كمكى خواست و سرانجام در 22 ربيع الثانى 1146 با نيروى تازه نفس و متشكل خويش از همدان به طرف مرز عثمانى حركت كرد ، و پس از شكست دادن فوجى از سپاهيان عثمانى كه به سركردگى فولاد پاشا مأمور حفظ كركوك بودند ، روانه كركوك شد . در همين اثنا خبر طغيان بلوچ ها به نادر رسيد اما وى بدان اعتنائى نكرده دفع شر عثمانيان را واجب تر شمرد ، و به جانب كركوك حمله برد و پس از جنگ سختى كه با عثمان پاشا كرد ، نيروى عظيم عثمانى را به سختى در هم شكست و منهزم كرد ، در همين جنگ سردار سپاه عثمانى ، عثمان پاشا كشته شد و نادر حله و نجف و كربلا را تصرف كرد و نيروئى را ديگر باره مأمور محاصره بغداد كرد و خود به قصد استخلاص تبريز ، روانه آن سامان شد و تبريز را بدون جنگ به تصرف در آورد چه ، تيمور پاشاى عثمانى كه بر تبريز مسلط بود ، با شنيدن خبر شكست هاى متوالى عثمانيان، خود ، شهر را تخليه و فرار كرده بود ، نادر پيشروى خود را در آذربايجان متوقف ساخت و براى خاتمه دادن به كار محاصره بغداد روانه آنجا شد و چون احمد پاشا حكمران بغداد از در مصالحه در آمد و از طرف دولت عثمانى تعهد كرد كه همه متصرفات ده سال اخير دولت عثمانى را در خاك ايران به نادر واگذار كند و از طرفى نادر از بالا گرفتن طغيان بلوچ ها سخت مشوش بود ، دست از ادامه جنگ با عثمانيان كشيد و عزيمت مشرق ايران كرد و به جنگ با محمد خان بلوچ پرداخت و او را شكست داد و اسير كرد و با خود به شيراز برد . نادر پس از چند ماهى توقف در شيراز و اصفهان ، چون دولت عثمانى از انجام تعهدات احمد پاشا طفره مى رفت ، بار ديگر عازم جنگ با عثمانيان شد و پس از تصرف شماخى ضمن پيامى از روسيه خواست كه ماكو و دربند را تخليه كند و گرنه آماده جنگ باشد ، و نيروئى را مأمور تصرف