حكمى اشعار گرانمايه ارزشمند آن را كه سندى زنده و ارزنده در نگاهداشت زبان پارسى است , علاوه آنكه سفينه اى حامل مثقلات است اعنى مشحون از درر علوم و عزر لئالى معارف است , به رشته نوشته در آورد . اما لطايف اشعار حافظ را به قلم آوردن و بيان كردن كارى بس دشوار است , بلكه بايد گفت : تدرك و لا توصف . بر اين انديشه دفترى از ديرگاه بر گزيده است كه آنچه در پيرامون خواسته اش بايسته و شايسته است در آن بند كنند كه گفته اند : (( العلم صيد و الكتابة قيد . . . )) .
اين رساله ء شريف و عزيز كه بر يك مقدمه و يازده فصل مرتب گشته پيرامون دعا و ذكر و مناجات , نگارش يافته است . حضرت استاد دام ظله مقدمه رساله را به بيان كلماتى چند حول مكانت و منزلت دعا از ديدگاههاى مختلف اختصاص داده آنگاه فصول يازده گانه رساله را كه هر كدام در مطلبى از مطالب مربوط به دعا و ذكر و مناجات است , يكى پس از ديگرى شروع مى كند كه چكيده و خلاصه آنها بدين قرار است :
فصل يكم : در باره چهل كلمه مبارك ذكر و دعا منتخب از قرآن كريم كه همراه با برخى اشارات و لطائف اسرار است .
فصل دوم : در اينكه ادعيه مأثوره از اولياء دين , حائز لطايف خاصيند كه در روايات مرويه از آنان يافت نمى شود و بيان سر آن .
فصل سوم : در بيان اينكه خداوند تبارك و تعالى براى هر چيزى حدى معين كرد , جز دعا و ذكر كه از آن به كم راضى نگشت و فرمود : (( اذكرو الله ذكرا كثيرا )) .
فصل چهارم : در بيان اينكه بايد به آنچه كه در عدد دعا و ذكر يا عدد ايام آنها از معصوم رسيده اهتمام داشت و از زياده يا كم كردن آن اجتناب نمود .
فصل پنجم : در بيان اينكه اوقات و امكنه را در تأثير دعا و ذكر دخلى