حفاظت اين اعضا در محفظه هاى خاص آن ها را ذخيره كرد و بانك اعضا فراهم نمود تا در مواقع لزوم آن ها را به بدن انسان هاى بيمارى كه نيازمند به اين اعضا هستند پيوند زد. نكته مهم اين است كه در مرحله حيات عضوى عمليات مرگ به نقطه اى رسيده است كه با كمك وسايل جديد پزشكى هم نمى توان مرگ را متوقف كرد و اين كه عضوى از اعضاى بدن و يا مجموعه اى از سلول ها زنده هستند به اين معنا نيست كه خود شخص زنده است.(11) به منظور روشن شدن موضوع و تدريجى بودن مرگ اعضا به نمونه هايى اشاره مى كنيم: اگر سرِ لاك پشتى را از تنش جدا كنيم قاعدتاً آن لاك پشت و اعضاى آن را مرده مى پنداريم. با وجود اين اگر قلب چنين لاك پشتى از بدنش بيرون آورده شود و در داخل محلول رقيقى از نمك طعام به وسيله قلابى آويزان گردد اين قلب هنوز تا مدت زيادى به تپش خود ادامه خواهد داد و تا زمانى كه اين قلب مى تپد ما بايد آن را زنده بدانيم. بنابراين بايد بين زندگى و مرگ انسان و زندگى و مرگ اعضاى بدن او تفاوت مشخصى قائل شويم.
نمونه ديگر با اين كه دوره زندگى طبيعى براى يك مرغ در حدود سه تا هفت سال است ولى فيزيولوژيست معروف دكتر الكسيس كارل(12) توانست قلب جنين جوجه را تا بيست سال در آزمايشگاه زنده نگه دارد. به اين منظور وى غذاى مورد احتياج بافت را فراهم و محصولات زايد را از جوار آن خارج كرد و حرارت و رطوبت محيط را در شرايط مطلوب تنظيم نمود.(13) با توجه به اين نمونه ها و نمونه هاى ديگر اين نتيجه حاصل مى شود كه وقتى انسان بر اثر مرگ آنى مانند ضربه مغزى دفعتاً بميرد در اين صورت گرچه خودش از بين رفته امّا هنوز ساير اعضاى بدنش زنده اند هر چند كه همانند سابق قادر به هم كارى با ديگر اعضا براى ادامه حيات شخص مصدوم نيستند زيرا حيات كامل شخص به سلامت و هم بستگى كارى بين كليه ارگان ها وابسته است و اگر كار يكى از ارگان ها مختل شود ادامه اعمال ارگان هاى ديگر ميسّر نيست و ادامه حيات قطع مى شود; به عبارت ديگر زندگى و جان آدمى در نتيجه جمع ساده حيات مستقل بيولوژيكى اعضا به صورت جداگانه پيدا نمى شود بلكه حيات انسان در نتيجه انجام وظيفه هم آهنگ سيستم هاى مختلف بدن پديد مى آيد. پيش از اين دانستيم كه مرگ يك پديده تدريجى است كه سازمان بدن را به هم مى زند و هر يك از اجزاى بدن و اعضا به تدريج و در زمان هاى متفاوت دچار فنا و فساد مى گردند. در مرگ هاى آنى آثار مرگ به ترتيب از اعضا و دستگاه هاى مهم و كامل تر شروع به پيش رفت كرده و كم كم به طرف نسوج تشكيل دهنده آن ها وبالاخره سلول هاى مربوط پيش مى رود و اين پيش رفت مرگ يا انهدام آثار حيات از بدن به درجه حساسيت آن عضو نسبت به محروميت از اكسيژن بستگى دارد و هرچه اعضا و دستگاه هاى مهم وظايف حياتى مهم تر و حساس ترى را برعهده