آورده اند پس از تدوين قانون مسعودى سلطان غزنوى دستور داد يك بار نقره حمل بر فيل كرده به در خانه حكيم ابوريحان بيرونى ببرند، اما حكيم گفت : من اين مال را قبول نمى كنم ، اين بار مرا از كار باز مى دارد و خردمندان دانند كه نقره مى رود و علم مى ماند.
آرى ابوريحان فراموش نكرده بود كه سلطان محمود او را از خوارزم به غزنين جلب كرد و گفت : اگر خواهى از من برخوردار باشى سخن بر مراد من گوى نه بر سلطنت علم خود.(189)