مرحوم آيت الله نجفى قوچانى در سياحت شرق نوشته است در روزنامه اى خواندم تفنگى از شخص صربى (گاوريللوپيرين زيب ) كه اهل يوگسلاوى بود صدا كرده وليعهد اتريش كشته شد (كه باعث جنگ اول بين الملل شد).
و كشف كردند كه آن فشنگ نشان دولتى داشته فورا اتريش اعلان جنگ به دولت صرب داد، روس گفت : تو خر كجا هستى ، اعلان جنگ به او داد، آلمان گفت : تو چكاره هستى گردن كلفت بى غيرت ، اعلان جنگ با روس داد فرانسه نيز اعلان جنگ با آلمان داد، آلمان گفت : تو هم بالاى روس پدر ترا هم درمى آورم ، انگليس گفت :
دهنت مى چايد كه پدر فرانسه را دربياورى آلمان گفت : اى روباه حقه باز پدر سگ تو هم بالاى همه و بالجمله اروپاى متمدن با كمال وحشيگرى در ظرف بيست و چهار ساعت خر تو خر شد.راههاى تجارت از بر و بحر مسدود شد.
رفتم به بيرونى مرحوم آخوند (ملاكاظم خراسانى ) كه علما در آنجا جمع بودند شنيدم كه پسر كوچك آخوند نقل مى كرد كه وقتى در تهران بوديم سيد مقدسى كه همسايگى ما بود شبى خواب ديده بود كه پيغمبر اكرم و حضرت رضا و حضرت حجت (صلوات الله عليهم ) وارد شده بودند به منزل سيد و سيد احتراما سر پا ايستاده بود و پيغمبر نشسته ، حضرت رضا به پيغمبر شكايت از روس نموده بود كه شيعيان از دست اين خرس شمال در فشار و سختى هستند تدبيرى بفرمائيد.
پيغمبر فرموده بود: چون امروزه مدير دنيا حجت بن الحسن است عرض شكايت به او نمائيد حضرت رضا شكايت از روس را به حضرت حجت نموده و حضرت حجت فرمود: تا بيست ماه به من مهلت بده تا آنكه تدبير اين كار تمام شود و بعد از آن روس مضمحل گردد و حالا كه اين جنگ شروع شده سه ماه مانده كه بيست ماه تمام شود و من يقين دارد كه روس تا سه ماه ديگر از بين خواهد رفت .
و از آنجا بيرون شده آمدم ميان صحن نزد بعضى از همسلكان نشستم ، گفتم : اين چه آتشى است كه روشن شده است ، در اروپا؟گفتند: حضرت حجت چون ديد اگر آخوند خراسانى با روس دست به گريبان شود تا مسلمين پيروز شوند قهرا عده اى تلفات خواهند داد لذا با اين فشنگ صربى آتشى براى روس روشن گشت تا بوسيله حاج ويلهلم (امپراطور آلمان ) را قوت و نصرت بدهد.
اى به قربان حضرت حجت كه تدبيرى نموده الان از هر طرف كشته شود به سود اسلام است حالا ما از بلندى نجف تماشاگر مى شويم ...
فتوحات آلمان كه به ما مى رسيد براى ما هم نان بود و هم آب و غذاى روحى ما طلاب فقط اخبار فتوحات آلمان و مغلوبيت روس بود و هر روز بعد از چند مباحثه در قرائت خانه روزنامه ها را زير و رو مى كرديم ... آلمان با هفت دولت طرف شده بود و مى جنگيد علاوه بر كوچكها نظير صرب و بلژيك و غيره بعيد مى نمود غالب شدن او بر روس ، چون مى گفتند آلمان دوازده ميليون ارتش در زير اسلحه دارد ولى بقيه چهل ميليون بر ضد او مسلح شده اند از اين جهت دعاى او بر طلاب لازم شده بود و اسم (امپراتور آلمان ) را حاج ويلهلم مؤ يد الاسلام گذارده بودند و از فتوحات او خصوصا بر روس خوشحال و مسرور مى شدند خصوصا من كه يادم از بود و نبود غذا نمى آمد به همان سرورهاى روحانى قناعت داشتم و فشارهاى روزگار هم روز به روز در تزايد بود و اجناس خارجه كه ما مسلمانان خود را به آنها عادت و محتاج نموده بوديم بكلى ناياب و قيمتها به نهايت ترقى پيدا كرد و از طرف ديگر حواله جات تجار و آقايان طلاب و آمد و رفت زوارى كه خيرات عمومى براى اهالى مشاهد مشرفه بود به كلى مقطوع گرديد.