مردان علم در میدان عمل

نعمت الله حسینی

جلد 8 -صفحه : 423/ 291
نمايش فراداده

شفاى چشم سيد محمد باقر سلطان آبادى بوسيله گوشه مقنعه حضرت زينب (ع )

علامه نورى (ره ) در دارالسلام روايت مى كند از سيد محمد باقر سلطان آبادى كه از بزرگان ارباب فضائل و راسخين در علم بود كه فرموده است در بروجرد به چشم درد سختى مبتلا شدم كه از آنجا مرا به سلطان آباد (اراك ) آوردند درد چشمم شدت يافت به قدرى ورم كرد كه ديگر سياهى چشمم ناپديد گشت پدرم همه اطباى شهر را آورد و همه از معالجه عاجز گشتند و من فوق العاده نگران و اندوهناك شدم ، يكى از دوستان گفت : بهتر است براى استشفا به زيارت مشاهد مشرفه بروى و من عازم سفر كربلا هستم چنانچه از تربت پاك كربلا بر چشم بكشى شفا يابى در اين مورد به طبيب ها مراجعه كردم گفتند: با اين حال اگر حركت كنى يك مرتبه كور خواهى شد و به منزل دوم نخواهى رسيد كه از ديده محروم مى شوى ، من با توكل به خدا به همراه رفقا بسوى كربلا حركت كردم و در منزل دوم مرض شدت كرد و چنان چشمم به درد شديد دچار شد كه از فشار درد چشم راست به چشم چپ نيز سرايت كرد همه رفقا مرا ملامت كرده گفتند بهتر است مراجعت كنى و چون موقع سحر شد درد كمى آرام گرفت من به خواب رفتم در عالم خواب حضرت زينب سلام الله عليها را ديدم و بر آن حضرت وارد شدم و گوشه مقنعه او را گرفته بر چشم خود كشيدم و از خواب بيدار شدم ديگر هيچ المى و دردى در چشمم حس نكردم و سفر را به پايان رساندم و آن واقعه را به رفقا گفتم آنها به چشمم نگاه كردند و گفتند هيچ آثارى از بيمارى چشم معلوم نيست .علامه نورى حكايت ديگرى شبيه اين كرامت از مرحوم ملافتحعلى سلطان آبادى نقل مى فرمايد كه خود شاهد و ناظر آن بوده است .(368)