1. در آيه دوم از آيات مورد بحث مى فرمايد: (الكتابُ الحكيم). همگى مى دانيم كه حكيم يكى از اسما و صفات خداست. قرآن مجيد به طور مكرر خدا را به اين صفت توصيف نموده است. حكيم به كسى مى گويند كه هركارى را تحت ضابطه اى و براى هدفى انجام دهد(1) و از كارهاى لغو و بيهوده بپرهيزد.
ولى در اين آيه, خود قرآن با اين صفت توصيف شده است و هدف از آن, بالابردن مقام قرآن است كه آن چنان سخنان او حكيمانه و سراسر حكمت است كه گويا خود حكيم است و سخن مى گويد.
2. در آيات مورد بحث, نيكوكاران با سه صفت زير معرفى شده اند:
الف) يُقِيمُون الصَّلوةَ: نماز مى گزارند و نماز مايه رابطه انسان با خداست.
ب) وَ يُؤْتونَ الزَكوةَ: زكات مى دهند كه عامل ارتباط انسان با اجتماع است.
ت) بِالأخِرَةِ هُمْ يوقِنُونَ: به سراى ديگر مؤمن باشند و ايمان به روز بازپسين, زيربناى تربيت دينى و ضامن اجراى تمام قوانين آسمانى است.
صفات گروه نيكوكار, منحصر به اين سه صفت نيست, ولى از ميان آنها اين سه صفت را كه از برجسته ترين صفات آنهاست اختيار نموده و يادآور شده است و در هر كس اين سه صفت باشد, ديگر صفات نيكوكارى در اوجمع مى گردد.
و در آيه پنجم چنين نتيجه گيرى مى كند: گروهى كه واجد صفات ياد شده هستند, هدايت يافتگان واقعى و رستگاران حقيقى مى باشند; چنان كه مى فرمايد:
(اُولئِكَ عَلي§ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَاُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَآنان از جانب خداوند هدايت يافته اند و آنان رستگارانند)