تاریخ ایران اسلامی

رسول جعفریان

نسخه متنی -صفحه : 223/ 13
نمايش فراداده

بود.

طاهريان‌ وفرهنگ‌

مسألة‌ ديگر دربارة‌ طاهريان‌ آن‌ است‌ كه‌ آنان‌، مانند بسياري‌ از موالي‌ ايراني‌ ديگر،شرايط‌ جديد را كه‌ شرايطي‌ عربي‌ بود قبول‌ كرده‌ وزبان‌ رسمي‌ عربي‌ را پذيرفتند.شگفت‌ آن‌ كه‌ ابن‌فَنْدُق  بيهقي‌ نوشته‌ است‌: طلحه‌ فرزند طاهر، فردي‌ عالِم‌ ونحوي‌بوده‌ وسيبويه‌، اديب‌ برجستة‌ عرب‌ قصد رفتن‌ نزد او را داشت‌ كه‌ در مسير عبور، درشهر ساوه‌ درگذشت‌.

منهاج‌ سراج‌ نيز نوشته‌ است‌: «عبدالله‌ بن‌ طاهر عظيم‌ علم‌ دوست‌ بود، تا غايتي‌كه‌ از امام‌ ابوعبيد القاسم‌ بن‌ سلاّم‌ التماس‌ نمود تا غريب‌ الحديث‌ را براي‌ او شرح‌ كردودر عوض‌ آن‌ صد هزار درم‌ نقره‌ وخلع‌ وافر داد.» طاهريان‌ از موالي‌ قبيلة‌ خزاعه‌ بودند واين‌ خود نوعي‌ داخل‌ شدن‌ در نسب‌عربي‌ بود. در اين‌ دورة‌ پنجاه‌ ساله‌، نشاني‌ از اين‌ كه‌ آنها به‌ زبان‌ فارسي‌ توجهي‌ كرده‌يا زبان‌ مزبور رشد وتوسعه‌اي‌ يافته‌ باشد، وجود ندارد. در حالي‌ كه‌ در دورة‌ساماني‌ها، آثار فراواني‌ در اين‌ بارة‌ يافت‌ مي‌شود. اين‌ زمان‌ هنوز فارسي‌ِ جديد به‌مرحلة‌ بلوغ‌ نرسيده‌ بود وزبان‌ پهلوي‌ نيز ياراي‌ مطرح‌ شدن‌ در عرصه‌اي‌ فراتر ازعرصة‌ يك‌ زبان‌ خانگي‌ ومحلي‌ را نداشت‌.

بنابر اين‌، بايد از داشتن‌ هر گونه‌ انديشه‌اي‌ در اين‌ باره‌ كه‌ سلسلة‌ طاهري‌ يك‌سلسلة‌ ايران‌ْگرا وحتي‌ ايراني‌ به‌ معناي‌ نوعي‌ ملي‌گرايي‌ است‌، پرهيز كرد. اين‌زمان‌، هنوز ايران‌، به‌ تمام‌ معنا جزو لاينفك‌ دنياي‌ اسلام‌ بود وجنبش‌هاي‌ايراني‌گرا، همگي‌ توسط‌ امويان‌ وعباسيان‌ سركوب‌ شده‌ وطاهريان‌ در اين‌ زمينه‌، ازياران‌ عباسيان‌ به‌ شمار مي‌آمدند. اين‌ مسأله‌ تا به‌ آنجاست‌ كه‌ برخي‌ گفتند كه‌طاهريان‌ دستور سوزاندن‌ برخي‌ از كتاب‌هاي‌ عجمي‌ مانند قصة‌ وامق‌ وعذرا رادادند. عوفي‌ در كتاب‌ لباب‌ الالباب‌ دربارة‌ طاهريان‌ نوشته‌ است‌:

ايشان‌ را در پارسي‌ ولغت‌ دري‌، اعتقادي‌ نبود. در آن‌ عصر شعرا، در اين‌ فن‌، كمترخوض‌ كردند.

ابن‌ نديم‌ در كتاب‌ الفهرست‌ نوشته‌ است‌ كه‌ امراي‌ طاهري‌ همه‌ شاعر بودند وطبعا اين‌اشعار به‌ عربي‌ بوده‌ است‌. ديوان‌ طاهر پنجاه‌ برگ‌، ديوان‌ عبدالله‌ پنجاه‌ برگ‌ وديوان‌محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ طاهر هفتاد برگ‌ وديوان‌ عبيدالله‌ بن‌ عبدالله‌، يك‌ صد برگ‌بوده‌ است‌. اين‌ عبيدالله‌، كتاب‌هايي‌ هم‌ داشته‌ است‌ كه‌ يكي‌ از آنها كتاب‌ في‌ السياسة‌الملوكية‌ بوده‌است‌.

از ديگر فرهيختگان‌ طاهري‌، منصور بن‌ طلحة‌ بن‌ طاهر بن‌ حسين‌ است‌ كه‌عبدالله‌ بن‌ طاهر او را حكيم‌ آل‌طاهر مي‌ناميد. ابن‌نديم‌ نوشته‌ است‌: وي‌ مدتي‌ امارت‌مرو وآمل‌ را داشت‌ وآثاري‌ در فلسفه‌ وموسيقي‌ نگاشت‌. يكي‌ از آنها المونس‌في‌الموسيقي‌ بود كه‌ كِندي‌، فيلسوف‌ عرب‌، آن‌ را واقعا اسباب‌ انس‌ وراحتي‌مي‌دانست‌.

شاعراني‌ نيز كه‌ در اطراف‌ آنها رفت‌ وشد داشتند، همه‌ شعر عربي‌ مي‌سرودند.يكي‌ از آنها ابوعمرو كلثوم‌ بن‌ عَمْرو عَتّابي‌ است‌ كه‌ او را مصاحب‌ ونديم‌ طاهردانسته‌اند.

تمايلات‌ مذهبي‌ طاهريان‌

طاهريان‌ از نظر مذهبي‌ سنّي‌ بوده‌ وهيچ‌ تمايلي‌ به‌ مذاهب‌ ديگر نداشتند. البته‌ آن‌زمان‌، مذهب‌ سني‌ به‌ درستي‌ شكل‌ نگرفته‌ بود، اما كليات‌ آنچه‌ كه‌ از زمان‌ امويان‌ به‌ارث‌ رسيده‌ بود، به‌ عنوان‌ مذهب‌ عمومي‌ ورايج‌ مطرح‌ ومورد قبول‌ آنان‌ نيز بود.

به‌اين‌ نكته‌ بايد توجه‌ داشت‌ كه‌ در تاريخ‌ اين‌ دوران‌، به‌ اختلافات‌ مذهبي‌ به‌