قرن سوم واوايل قرن چهارم، به دنبال توجه به ادبيات فارسي، اين آثار موردبازنويسي قرار گرفت. شاهنامه منظومي را مسعودي مروزي ساخت كه به جز چندبيت چيزي از آن برجاي نمانده است. دقيقي نيز هزار بيت در اين باره سرود كه مورداستفاده فردوسي قرار گرفت. پس از آن شاهنامه منثوري را ابوالمؤيد بلخي نوشتكه تا قرن ششم هجري برقرار بود.
بزرگترين كاري كه پيش از شاهنامه فردوسي در تدوين كتابچههاي پيشين درزمينه تاريخ ايران صورت گرفت، شاهنامه ابومنصوري است. اين كتاب زماني تدوينشد كه فردوسي تنها هفده سال داشت. باني آن كار، يكي از امراي دولت سامانييعني ابومنصور محمد بن عبدالرزاق است كه سالها امير شهر طوس بود. يكي دو باربر سامانيان خروج كرد و به آل بويه پناه برد؛ اما بار ديگر موقعيت خود را همچناندر طوس حفظ كرد. ابنبابويه، عالم معروف شيعه، در كتاب عيون اخبار الرضا ـ كه درآن اخبار زندگي امام رضا عليه السلام را آورده، از اين ابومنصور نيز رواياتي نقلكرده است. وي در سال 350 در نبرد با ابوالحسن سيمجور كشته شد.
درباره او گفته شده است:
امير ابومنصورِ عبدالرزاق مردي بود با فرّ وخويشكام وبا هنر وبزرگ منش اندركامروايي وبا دستگاهي تمام از پادشاهي. وساز مهتران وانديشهاي بلند داشتونژادي بزرگ داشت به گوهر واز تخم اسپهبدان بود.
فردوسي كه وي را «دهقان نژاد» خوانده اشاره كرده است كه او نوشتههايي كه تحتعنوان خداينامك در دست مردمان بوده از هر سوي گردآوري كرده است:
ز هر كشوري موبدي سالخوردبياورد واين نامه را گرد كرد اين كتاب، مهمترين منبع فردوسي در تدوين شاهنامه بوده وبه احتمال از مآخذديگري هم كه هنوز پراكنده بوده وتا روزگار او وجود داشته، استفاده كرده است.
ابوالقاسم فردوسي به سال 329 در روستاي پاژ از روستاهاي طوس به دنيا آمد. اينروستا تاكنون برجاي مانده ودر پانزده كيلومتري شمال شهر مشهد، مركز دهستانتبادكان است. از آنجا كه شاهنامه ابومنصوري در طوس تدوين شده وكساني چوندقيقي واسدي وخود فردوسي در همين ديار به نظم آن همّت گماشتهاند، چنين برميآيد كه توجه به ادبيات پارسي در اين ديار ريشهدار بوده است. دقيقي طوسي تنهاهزار بيت از بخش گشتاسبنامه را به نظم درآورد كه كشته شد. فردوسي اين هزاربيت را در آغاز شاهنامه خود قرار داد.
از دوران تحصيل فردوسي واين كه چه متوني را فراگرفته آگاهي در دستنيست؛ اما روشن است كه سراينده چنين متني، نميتوانسته فارغ از آموزشهايديني وفلسفي رايجِ روزگارش باشد.
زماني كه وي مصمم شد شاهنامه ابومنصوري را به نظم درآورد، براي يافتن آنتا بخارا رفت؛ اما نسخهاي از آن را نيافت. پس از آن در طوس، دوستي كه فرزندخود ابومنصور بود، نسخهاي از آن را در اختيار وي گذاشت. شايد اين حكايتاشاره به آن باشد كه شاهنامه ابومنصوري چندان هم مورد اعتنا نبوده؛ والا چگونهممكن است كه فردوسي مجبور شود تا بخارا برود؛ اما نسخهاي از آن را به دستنياورد!
در اين باره نيز كه از چه زماني سرودن شاهنامه را آغاز كرده، تاريخ دقيقي دردست نيست. آنچه مسلم است اين كه متن موجود كه حاصل دو تدوين مختلفتوسط شاعر است، طي سالهاي 370 هجري تا سال 400 سروده شده است.فردوسي ميگويد:
بسي رنج بردم در اين سال سيعجم زنده كردم بدين پارسي