و در اشعاري ديگر چنين سروده است:
فردوسي در سال 411 يا 416 درگذشت. عروضي سمرقندي درباره خبر دفن وينوشته است:
جنازه فردوسي را به دروازه رزان بيرون همي بردند. در آن حال، مُذَكِّري ]واعظي[بود در طبران ـ طابران فعلي ـ تعصّب كرد وگفت: من رها نكنم تا جنازه او درگورستان مسلمانان بردند كه او رافضي بود. وهر چند مردمان بگفتند با آندانشمند در نگرفت. درون دروازه باغي بود ملك فردوسي را، او را در آن باغ دفنكردند. امروز هم آنجاست ومن در سنه 510 آن خاك را زيارت كردم.
گذشت كه بيشتر شاعران دوره غزنوي، متعلق به غزنويان نيستند، چه در ادبدوستي سلاطين غزنوي ترديد جدي وجود دارد. اين شاعران، تربيت شده عصرسامانياند كه در دوران آشفتگي اوضاع ساماني، به سوي سلسلههاي ديگر، از قبيلچغانيان وخوارزميان وحتي بويهيان در ري رفتند كه حتي شعر عربي راميپسنديدند. برخي از اين شاعران نيز از سرزمين خراسان ماندند تا از اميرانغزنوي صلهاي دريافت كنند وروزگار را به خوشي بگذرانند.
يكي از شاعران برجسته اين دوران كسائي مروزي است كه به سال 341 متولدشده است.
اشعاري كه از وي برجاي مانده، اندك است؛ اما به هر روي نشان ميدهدكه در ميان شاعران خراسان، چهره برجستهاي بوده و تعلق خاطر شديدي بهاهلبيت پيامبر(ص) ومذهب تشيع داشته است. وي را از شاعران دوره غزنوي يادكردهاند، اما بمانند بسياري ديگر از شاعران اين عهد، تربيت شده دوره سامانياست. او اشعاري در ستايش محمود غزنوي دارد.
كسائي گرايش شيعي خود را به خوبي در اشعاري از او كه برجاي مانده نشانداده است.