تاریخ ایران اسلامی

رسول جعفریان

نسخه متنی -صفحه : 223/ 100
نمايش فراداده

بوده‌ است‌. وي‌ اين‌ كتاب‌ را كه‌ يك‌ دوره‌ تاريخ‌ِ جهان‌ از ديد تمدني‌،سياسي‌ وفرهنگي‌ است‌، در كنار كتاب‌ بزرگ‌تري‌ با نام‌ اخبار الزمان‌ تأليف‌ كرده‌ كه‌ باكمال‌ تأسف‌ آن‌ اثر امروزه‌ در دسترس‌ نيست‌. مسعودي‌، تاريخ‌ را تنها از كتاب‌هاوگوشه‌ كتابخانه‌ به‌ دست‌ نياورده‌، بلكه‌ با مسافرت‌ به‌ اقصا نقاط‌ عالم‌، مواد كتاب‌خود را فراهم‌ آورده‌ است‌. وي‌ با ديدي‌ اجتماعي‌ وتحليلي‌ به‌ تاريخ‌ نگريسته‌وتاريخ‌ را نه‌ به‌ صورت‌ مرده‌ كه‌ به‌ صورت‌ موجودي‌ زنده‌ وداراي‌ روح‌ به‌ تصويركشيده‌ است‌.

از ارجمندترين‌ كتاب‌هاي‌ تاريخ‌ قرن‌ چهارم‌، كتاب‌ تجارب‌ الامم‌ از احمد بن‌محمد مسكويه‌ (م‌ 421) است‌ كه‌ گفته‌اند از روستاي‌ مشكويه‌ ري‌ بوده‌ است‌. وي‌فيلسوفي‌ فرزانه‌ ومورخي‌ آگاه‌ است‌ كه‌ در زمينه‌هاي‌ مختلف‌ فلسفه‌ واخلاق وتاريخ‌، آثاري‌ از خود برجاي‌ نهاده‌ است‌.

كتاب‌ تجارب‌ الامم‌، يك‌ دوره‌ تاريخ‌ عمومي‌ اسلام‌ است‌. اهميت‌ اين‌ كتاب‌، درثُلْث‌ِ پاياني‌ آن‌ است‌ كه‌ مؤلف‌ به‌ بيان‌ رويدادهاي‌ معاصر خود پرداخته‌ وبا دقت‌وگستردگي‌، اخبار جهان‌ اسلام‌، به‌ويژه‌ بخش‌ شرقي‌ ومخصوصا دوران‌ امارت‌آل‌بويه‌ را در آن‌ آورده‌ است‌. نگرش‌ وي‌ به‌ تاريخ‌ از هر جهت‌ اهميت‌ دارد. او تاريخ‌را از ديد عبرت‌ وتجربه‌ امّت‌ها مي‌نگرد. مسكويه‌ در مقدمه‌ كتابش‌ مي‌نويسد:

من‌ چون‌ سرگذشت‌ مردمان‌ وكارنامه‌ شاهان‌ را ورق  زدم‌ وسرگذشت‌ كشورهاونامه‌هاي‌ تاريخ‌ را خواندم‌، در آن‌ چيزها يافتم‌ كه‌ مي‌توان‌ از آنها، در آن‌ چه‌مانندش‌ هميشه‌ پيش‌ مي‌آيد وهمتايش‌ پيوسته‌ روي‌ مي‌دهد، پند گرفت‌.همچون‌ گزارش‌ آغاز دولت‌ها وپيدايش‌ پادشاهي‌ها ورخنه‌هايي‌ كه‌ سپس‌ درآنها راه‌ يافته‌ وكارسازي‌ كساني‌ كه‌ آن‌ رخنه‌ها چاره‌ كرده‌اند تا به‌ بهترين‌ روزبازگشت‌، وسستي‌ كساني‌ كه‌ از آن‌ بي‌هُش‌ ماندند ورهايش‌ كردند تا كارشان‌ به‌آشفتگي‌ ونيستي‌ كشيد... نيز ديدم‌، اگر از اين‌ گونه‌ رويدادها، در گذشته‌ نمونه‌اي‌بيابم‌ كه‌ گذشتگان‌ آن‌ را آزموده‌ باشند وآزمون‌شان‌ راهنماي‌ آيندگان‌ شده‌ باشد، ازآن‌ چه‌ مايه‌ گرفتاري‌ كساني‌ مي‌بود دوري‌ جسته‌ ، بدانچه‌ مايه‌ نيكبختي‌ كساني‌ديگر، چنگ‌ زده‌اند. چه‌ كارهاي‌ جهان‌ همانند ودرخور يكديگرند.

رويدادهايي‌از اين‌ دست‌ كه‌ آدمي‌ به‌ ياد مي‌سپرد، گويي‌ همگي‌ آزموده‌ خود اوست‌؛ گويي‌خود بدانها دچار آمده‌ ودر برخورد با آنها فرزانه‌ واستوار شده‌ است‌؛ گويي‌ خوددر هنگامه‌ آنها زيسته‌ وخود با آنها روبرو بوده‌است‌.

شايد يادآوري‌ اين‌ نكته‌ نيز مفيد باشد كه‌ در آغاز، تاريخ‌نگاري‌ كمتر با نقادي‌ همراه‌بود.

اين‌ زمان‌؛ يعني‌ قرن‌ چهارم‌، تاريخ‌نگاران‌، با دقت‌ بيش‌تري‌ به‌ ثبت‌ حوادث‌پرداخته‌ وروحيه‌ نقادانه‌ داشتند. مناسب‌ است‌ عبارتي‌ از ابوريحان‌ بيروني‌ (362 ـ442) را كه‌ در مقدمه‌ كتاب‌ با ارزش‌ تحقيق‌ ما للهند آورده‌ بياوريم‌. وي‌ در مقدمه‌ اين‌كتاب‌ كه‌ آن‌ را درباره‌ عقايد هندوان‌ نوشته‌ وخود در هندوستان‌ به‌ صورت‌ ميداني‌تحقيقات‌ مفصلي‌ در آن‌ باره‌ انجام‌ داده‌، مي‌نويسد:

هيچ‌ كس‌ منكر اين‌ نخواهد شد كه‌ در مسأله‌ صحّت‌ تاريخي‌، شنيده‌ها با ديده‌هابرابري‌ نمي‌كند؛ چه‌ در ديده‌ها، چشم‌ِ شخص‌، جوهر آنچه‌ را كه‌ روي‌ داده‌، هم‌ درزمان‌ وهم‌ در مكان‌ وقوع‌ آن‌، ادراك‌ مي‌كند، در صورتي‌ كه‌ براي‌ فهم‌ شنيده‌هاموانعي‌ وجود دارد؛ اما اين‌ شنيده‌ها بر ديده‌ها ترجيح‌ دارد؛ چه‌ موضوع‌ ديده‌ها،تنها وجود فعلي‌ آني‌ دارد، در صورتي‌ كه‌ شنيده‌ها متساويا گذشته‌ وحال‌ وآينده‌را شامل‌ مي‌شود...

صحّت‌ وسقم‌ روايت‌ مربوط‌ به‌ يك‌ پيشامد، در صورتي‌ كه‌ با قوانين‌ منطقي‌وفيزيكي‌ تناقض‌ نداشته‌ باشد، پيوسته‌ به‌ خصلت‌ راويان‌ آن‌ بستگي‌ دارد كه‌ تحت‌تأثير اختلاف‌ منافع‌ وانواع‌ گوناگون‌ دشمني‌ها وبي‌مهري‌هايي‌ واقع‌اند كه‌ درميان‌ اقوام‌ مختلف‌ وجود داشته‌ است‌. يك‌ راوي‌ از آن‌ جهت‌ دروغ‌ مي‌گويد كه‌مي‌خواهد به‌ سود خود كار كند، خواه‌