و معجزات قولى علوم و معارف و حقائقى اند كه از حظائر قدس ملكوت بر آنان نازل شده اند . سر سلسله معجزات قولى پيغمبر خاتم قرآن مجيد است كه معجزه باقى آن حضرت است . اغلب معجزات فعلى موقت و محدود به زمان و مكان و زود گذرند بعد از وقوع فقط عنوان تاريخى و سمت خبرى دارند و غالبا عوام را بكار آيند كه با محسوسات آشنايند و با آنها الفت گرفته اند و خو كرده اند اين فرقه بايد با حواس ادراك كنند تا باورشان آيد به خلاف معجزات قولى كه در همه اعصار و قرون معجزه اند و خواص را كه قوه عاقله و متفكره پيكر مدينه فاضله انسانى اند بكار آيند اين طايفه معجزات قولى را يعنى علوم و معارف و حقائق را كه مائده هاى آسمانى و مأدبه هاى روحانى اند طلب كنند كه نكته سنج و زبان فهم و گوهر شناسند و مى دانند كالاى علم كجائى است و چگونه كالائى است بقول خواجه طوسى در فصل چهارم نمط نهم شرح اشارات شيخ رئيس([ : الخواص للقولية اطوع و العوام للفعلية اطوع])و يا بقول ملاى رومى در دفتر چهارم مثنوى :
پند فعلى خلق را جذاب تر كو رسد در جان هر با گوش و كر در ميان معجزات فعلى پيغمبر خاتم قبله مدينه معجزه باقى است و بناى ديوار مسجد مدينه الگوى رهنمون استنباط و اختراع مسائل رياضى ظل كه از آن تعبير به مماس و تانژانت مى كنند شده است چنان كه در درسهاى آينده روشن مى شود .
اين درس دنباله درس پيش است و در آن دو مطلب است :
اين كه در درس قبل گفته ايم كه دانشمندان رياضى بزرگ قبله مدينه را چنان يافتند كه رسول الله - صلى الله عليه و آله و سلم - بدون اعمال آلات نجومى و قواعد رياضى و اطلسهاى جغرافيائى يافته است در اين باره گوئيم : علامه بزرگ ابوريحان بيرونى در قانون مسعودى كه مجسطى اسلامى است طول مكه را از ساحل اقيانوس غربى - به تفصيلى كه از درس چهلم تا درس چهل و هفتم گفته آمد - 67 درجه ( سر ) و عرض آن را 21 درجه و 20 دقيقه ( ك كا ) و طول مدينه را 67 درجه و 30 دقيقه ( ل سر ) و عرض آن را 24 درجه ( كد ) آورده است كه مكه و مدينه در سطح يك دائره نصف النهار قرار گرفته اند و تفاوت كم تر از ربع درجه است . و نيز علامه ناصرخسرو علوى در سياحتنامه گويد : ([ مدينه شهرى است بر كناره صحرائى نهاده و زمين نمناك و شوره دارد و آب روان دارد اما اندك و خرمايستان است