همه درس و همه بحث و همه تبيان آمد روح قدسى ولايت كه سماى صاحى است اندر آن شمس و قمر جمع به حسبان آمد تن خاكى بسوى خاك روانست ولى دل عرشى بسوى عرش خرامان آمد اى عزيزان من اين نشأه دنياوى ما به مثل اين كه چو زندان و چو زهدان آمد چو بگورم بسپرديد نشينيد بسور نه كه در سوگ كسى باشد و نالان آمد خويش را بهر ابد نيك بسازيد به علم عمل و علم دو سازنده انسان آمد حمد لله كه حسن تا زنداى خوش دوست ارجعى را بشنيده است غزلخوان آمد و لكن تا به سر مرز رفتيم و به عنايت الهى مشمول([ و يرسل الاخرى إلى اجل مسمى ])شديم ([ ذلك تقدير العزيز العليم . ])پس از آن واقعه چنان كه آگاهيد درسهايم تا چندى ناگفته بماند و دنباله سال به درس حكمت صبح و عرفان عصر سپرى شد و اين درس فلكى با همه شوق و ذوقم بدان يكبار بكنار رفت . و در حقيقت دوريش برايم تلخ بود كه سنة الوصل سنة و سنة الهجر سنة . ولى حافظ شيرين سخن نيكو گفته است كه :
از دست غيبت تو شكايت نمى كنم تا نيست غيبتى ندهد لذتى حضور اميد است كه به إمداد الهى در جمع مجمع قدسى شما خسران گذشته را جبران كنيم .
از پريشان روزگارى حسن بنگر كه وى سرخوش اندر مجمع جمع پريشان است و بس سخن در نسبت محيط دائره به قطر آن و تقسيم آن به 360 درجه و تقسيم اين به 120 جزء بود كه نسبت محيط هر دائره با قطر آن سه برابر و كسرى است ( 14 3 ) . و دانسته ايم كه اختيار كردن عدد 360 در تقسيم محيط دائره بدين علت است كه اقل عددى است كه رؤوس كسور - به استثناى سبع - از آن حاصل مى گردد و از عدد([ 2520 ])اگر چه همه كسور تسعه كه رؤوس كسورند بدون استثناء حاصل مى شوند و لكن اقل عدد نيست و به قلت عدد أعمال رياضى آسان مى گردد . و از قانون ناصرى حكايت كرده ايم كه([ در مملكت فرنگستان خواستند محيط دائره را به 400 جزء متساوى قسمت نمايند و لكن ملتفت گشتند كه عدد 400 را آنقدر كسور نيست كه در 360 يافت مى شود لذا رجوع به تقسيم سابق نمودند]). و نيز سير تاريخى تقسيم دائره در درس 103 دانسته شده است . و همچنين مطالبى چند در پيرامون نسبت محيط دائره به قطر آن گفته آمد . اكنون سزاوار است كه به دنباله موضوع بحث تحقيق گرانقدرى را كه در رساله([ تكسير