عواملي كه سبب پاره شدن رشتههاي دوستي ميشود، بسيار است. شمارياز مهمترين آنها عبارت است از:
بايد از رفتار و گفتاري كه ماية رنجش دوست ميشود، به شدت پرهيز كردتا دوستيها استمرار يابد. علي(ع) ميفرمايد:
اِذا احْتَشَمَ الْمْؤمِنُ أَخاهُ فَقَدْ فارَقَهُ.
زماني كه انسان دوست خود را ناراحت و خشمگين ساخت، زمينةجدايي را فراهم ساخته است.
در اين حديث شريف واژة «احتشم» به كار رفته است كه به معنايخشمگين و شرمنده ساختن ديگري است.
سخنچيني و نيز پذيرش كلام سخنچين از عوامل پراكندگي دوستان ونابودكنندة رشتههاي مودّت است. دوستان خوب بايد به يكديگر اعتماد داشتهباشند؛ از پذيرش كلام سخن چينان بپرهيزند و چنانچه شنيدن گفتار اين گروهذهنيّتي منفي در آنها پديد آورد، مطلب را به نحو مناسب با يكديگر در مياننهند تا زمينة هر گونه كدورت و جدايي از بين برود. علي(ع) ميفرمايد:
هر كس به حرف اشخاصي سخنچين اعتماد كند، دوست خود را ازدست خواهد داد.
هر كس سخن بدخواه و سخنچين را باور كند، دوست خود را تباهكرده است.
در اين موارد، زودباوري عامل جدايي دوستان است. دوستي اقتضاميكند كه گفتار سخنچينان را دروغ شماريم و در برابرشان باشيم تابدينوسيله هم آنها زشتي كار خود را در يابند و هم دوست خويش را ازدست ندهيم.
انسان موظف است از لغزشهاي دوستانش تا اندازهاي چشم پوشد و باديدن هر خطايي لب به انتقاد نگشايد. علي(ع) ميفرمايد:
عذر دوستت را بپذير و اگر نتوانست براي لغزش خود عذري بياورد توبراي او عذري بتراش.
يكي از دانشمندان ميگويد:
عذر دوستان را بايد پذيرفت؛ اگر چه بيجا و غيرمنطقي نمايد؛ زيراهمين اندازه كه از كار خود پشيمان شد و پوزش خواست، به آن معنااست كه دستي براي دوستي و ادامة آن دراز كرده است. وظيفة شخصاست كه چون دستي براي دوستي به جانب او دراز شود، بگيرد.
شوخيهاي ركيك و زننده و نيز سبك شمردن و به بازي گرفتن دوستان،از آفتهاي بزرگ دوستي است. حارث بن اعور كه از اصحاب علي(ع) بود،روزي مراتب اخلاص و ارادت قلبي خود را به عرض رسانيد و اظهار داشت:اي اميرمؤمنان، من شما را دوست دارم. چون سخن از دوستي به ميان آمد،حضرت فرمود:
كسي را كه دوست داري:
1. با او دشمني مورز.
2. او را به بازي مگير.
3. با او ستيزهجويي مكن.
4. از شوخيهاي نامناسب با وي بپرهيز.