مبانی نظری تجربه دینی

علی شیروانی

نسخه متنی -صفحه : 291/ 110
نمايش فراداده

4. ايمان راسخ فاعل تجربه به درستى آن؛ 5. غيرقابل بيان بودن بصيرت حاصل شده (دست كم به ادعاى فاعل تجربه.)(1)

د) تجارب احياگر(2)

اين دسته از تجارب، از رايج‏ترين اقسام تجارب دينى به شمار مى‏روند. بسيارى ايمان‏خود را مرهون چنين تجاربى مى‏دانند. تجارب احياگر تجاربى هستند كه دراثرآن‏ها ايمان فاعل تجربه، شكوفا و بارز مى‏شود. اين تجارب، موجب تغييرات مهمى دروضعيت روحى و اخلاقى فاعل تجربه مى‏شوند. در اين تجارب، شخص احساس مى‏كند خداوند در موقعيت ويژه‏اى وى را هدايت و به سوى حقيقت راهبرى كرده است.(3) نمونه‏اى از اين تجارب را ويليام جيمز در كتاب انواع تجربه دينى از يك سوييسى گزارش كرده است:

سى و شش سال داشتم... كاملاً سالم بودم. روز ششم بود كه با عده‏اى در يك راه‏پيمايى شركت داشتم. به ما خوش گذشته بود. روز پيش، از جايى كه به نام سكيس است، از طريق بوئت به ترينت رسيده بوديم. هيچ‏گونه خستگى، گرسنگى و تشنگى در خود احساس نمى‏كردم... در حال تعادل روحى بودم؛ اما ناگهان احساس كردم مثل اين كه وجود من اوج گرفته است. قرب به خدا را در خودم حس كردم (آن‏چه را درك كرده‏ام، مى‏نويسم) گويا كه رحمت خداوند و قدرت او سراسر وجودمرا فرا گرفته است. خلجان احساسات و هيجان عواطف من، در آن لحظه به اندازه‏اى شديد بود كه فقط توانستم به همراهان خود بگويم كه بروند و منتظر من نباشند. سپس بر تخته سنگى نشستم؛ چه ديگر ياراى ايستادن نداشتم. اشك از چشمانم سرازير شد. خداى را شكر كردم كه به من تعليم داد كه چگونه او را بشناسم و بر مخلوق ناچيز و گناهكارى هم چون من رحمت آورده است. با شوق و حرارت بسيار از درگاه او طلب كردم كه به من توفيق دهد عمر خود را در

1. Davis The Evidential fo ce of Religious Expe ience pp. 39 – 44.

2.

egene ative expe iences.

3. I id.

pp. 44 – 48.