مبانی نظری تجربه دینی

علی شیروانی

نسخه متنی -صفحه : 291/ 148
نمايش فراداده

تعارض‏ظاهرى ميان سخنان او را برطرف سازيم.

تاكنون دانسته شد كه ويژگى مهم كشف و شهود، كه بارزترين مصاديق تجربه دينى در عرفان اسلامى است، جنبه معرفتى آن است. در ادامه بحث، تلاش مى‏كنيم ديدگاه‏هاى ابن‏عربى درباره معرفت‏بخشى تجربه عرفانى، رابطه اين نوع معرفت با معرفت عقلانى و ديگر مسايل مربوط به آن را بررسى كنيم.

فصل دوم‏ تجربه عرفانى و معرفت فراعقلانى‏

دانش عقل و محدوديت‏هاى آن‏

ابن‏عربى علوم و آگاهى‏ها را به لحاظ شيوه‏هاى شناخت و نيز محتواى آن بر سه‏دسته‏مى‏داند:

قسم نخست، دانش عقل است. اين نوع از علم، شامل همه آگاهى‏هايى است كه به‏طور بديهى يا پس از فكر و انديشه، نصيب آدمى مى‏گردد:

و هو كل علم يحصل لك ضرورة أَو عقيب نظر في دليل، بشرط العثور على وجه ذلك الدليل؛ و آن هر دانشى است كه به‏طور بديهى يا پس از تأمل در دليل، براى تو فراهم مى‏آيد، به‏شرط آن‏كه بر وجه آن دليل دست‏يابى.(1) از نظر ابن‏عربى، اين نوع علم ممكن است درست يا نادرست باشد.(2) هر چند ابن‏عربى‏ در پاره‏اى موارد، از برهان ساطع و دليل قاطع در حوزه انديشه نظرى سخن مى‏گويد، اما درنهايت، شناخت‏هاى عقلى را رافع شك و ترديد نمى‏داند، مگر آن‏كه عقل تحت اشراف و حمايت قوه قدسى قرار گيرد و به جاى تقليد از مفكره، حقايق و معارف را ازمعلم اصلى حقايق، يعنى حضرت حق بياموزد. او در نامه معروفى كه به فخر رازى دارد، مى‏نويسد:

آگاه باش كه فكر و انديشه، گر چه به نهايت رسد، سرانجام اهل فكر را به تقليد مى‏رساند؛

1 و 2. ابن‏عربى، الفتوحات المكيه، تحقيق عثمان يحيى، ج 1، ص 126.

3. همان، ص 128.