مبانی نظری تجربه دینی

علی شیروانی

نسخه متنی -صفحه : 291/ 212
نمايش فراداده

و كان موسى أَعلم بالأمر من‏هارون، لأَنّه علم ما عبده أَصحاب العجل، لعلمه بأَنّ اللّه قد قضى‏ إِلّا يَعْبد إِلّا إِياه، و ما حكم اللّه بشي‏ء إِلّا وقع. فكان عتب موسى أَخاه هارون لما وقع الأَمر في إِنكاره و عدم اتساعه، فإِنّ العارف من يرى الحق في كل شي‏ء، بل يراه عين كل شي‏ء.(1) ابن‏عربى در موارد فراوانى از فتوحات مكيه آيه (قضى ربّك أَلا تعبدوا إِلا إِيّاه)(2) را بيانگر حكم تكوينى خداوند به اين كه جز او پرستش نشود، مى‏داند و بر آن است كه اين حكم، هم چون ديگر احكام تكوينى خداوند، بى‏هيچ استثنايى تحقق يافته است و بنابراين، هر پرستشى كه از هر كس صورت مى‏گيرد، در حقيقت، پرستش خداوند است و جز او را هيچ‏كس نپرستيده و نخواهد پرستيد. از اين رو حضرت موسى گوساله‏پرستى را امرى منكر و ناپسند نمى‏دانست.

سرّ بازداشتن موسى از پرستش گوساله‏

همان‏گونه كه قيصرى يادآور شده است و ابن‏عربى نيز در ادامه سخن بدان اشاره مى‏كند، پرستش گوساله، هر چند از نظر ولايت و باطن حق است، لكن از جنبه نبوت و ظاهر صحيح نيست؛ زيرا بر نبى واجب است پرستش پروردگارانِ جزئى را انكار دارد، همان‏گونه كه بر او واجب است مردم را به سوى حق مطلق ارشاد كند. از اين رو، همه پيامبران پرستش بت‏ها را منكر دانستند، هر چند مظاهر هويت الهى بوده‏اند. بنابراين، انكار هارون پرستش گوساله را از آن جهت كه پيامبر بود، امرى حق بود، (و جايى براى نكوهش موسى از او وجود نداشت) مگر آن‏كه (در توجيه كلام ابن‏عربى) نكوهش موسى را حمل بر آن كنيم كه توسط كشف دانسته بود كه هارون از شهود حق ظاهر در صورت گوساله، غفلت ورزيده بود و موسى خواست او را بر اين امر تنبيه دهد.(3) از نظر قيصرى ممانعت پيامبران و اوليا از پرستش بت‏ها، كه مظاهر حقند، همانند ممانعت محجوبان از حق نيست؛ زيرا ايشان بر خلاف ديگران، حق را با همه چيز

1. ابن‏عربى، فصوص الحكم، ص 191 - 192.

2. اسراء (7)، آيه 23.

3. داود قيصرى، شرح فصوص‏الحكم، ص 1096.