مبانی نظری تجربه دینی

علی شیروانی

نسخه متنی -صفحه : 291/ 37
نمايش فراداده

احساس دينى را پديد خواهد آورد. اين نتيجه، كاملاً برخلاف نكته‏اى است كه اتو بارها بر آن تأكيد ورزيده است و آن اين كه احساس دينى (تجربه مينوى) امرى كاملاً يگانه و منحصر به فرد و غيرقابل ارجاع به هر حالت مشابه ديگرى است.

به عقيده اتو، اين حالت خاص، كه به ويژه در مقام عبادت و پرستش و مناجات ظهور مى‏يابد و با عباراتى مانند «من خاك و خاكستر هستم» بازگو مى‏شود، حالت بنده‏اى است كه در نيستى خود مستغرق است.(1) دوم، اشكال ديگرِ نظريه شلايرماخر آن است كه به عقيده او انسان به‏طور مستقيم و بى‏واسطه، با احساسى كه او آن را احساس وابستگى مطلق مى‏نامد، روبه‏رو مى‏گردد و آن‏گاه اين احساس را واسطه‏اى براى اثباتِ متعلق آن، كه ساحت الهى است، قرار مى‏دهد. شلايرماخر در واقع، با گونه‏اى استدلال و در مرحله ثانوى، به ساحت الهى راه مى‏يابد. در نظر او توجه انسان، نخست به حالت وابستگى خود و سپس به مبدأ و اصلى است كه شخص به او وابسته مى‏باشد. از نظر اتو، اين تحليل كاملاً برخلاف واقعيت امور نفسانى است. مواجهه ما با امر مينوى (نومن) به عقيده اتو، يك مواجهه مستقيم و بى‏واسطه است نه ثانوى.

سوم، از نظر شلايرماخر احساس وابستگى مطلق، عميق‏ترين حالت ايمانى در وجود آدمى است، در حالى كه به نظر اتو احساس مخلوقيت، خود متكى و برآمده از احساسى اصيل‏تر به نام هيبت است كه مقصود از آن، نوعى خشيت و خوف دينى است. احساس هيبت، حالتى است كه خودش اوّلاً و بالذات به امرى وراى شخص راه مى‏برد.

احساس مخلوقيت، و به تعبير شلايرماخر، احساس وابستگى مطلق، جنبه ثانوى داشته، به نحوى معلول و برآمده از احساس هيبت است. احساس هيبت، در اثر مواجهه مستقيم و بى‏واسطه با امر مينوى (نومن) به عنوان يك امر عينى، در شخص پديد مى‏آيد. در نظر اتو، حالت بندگى، مسبوق به ادراك بى‏واسطه و بديهىِ نومن است.(2) چهارم، اشكال ديگرى كه از نظر اتو بر ديدگاه شلايرماخر وارد مى‏شود، آن است كه احساس وابستگى مطلق - آن گونه كه در كلام شلايرماخر تشريح شده - در واقع، معلولْ

1. Otto The Idea of the Holy chapte 2. I id.