مبانی نظری تجربه دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی نظری تجربه دینی - نسخه متنی

علی شیروانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نخست، احساس مخلوقيت در نظر اتو احساسى كاملاً منحصر به فرد است كه تنها در مواجهه با نومن در آدمى برانگيخته مى‏شود و در هيچ لحظه ديگرى نمى‏توان آن را يافت و هر احساس ديگرى در وجود انسان، هرچند نزديك به اين احساس باشد، با آن متفاوت است، در حالى كه از نظر اتو، آن‏چه شلايرماخر تحت عنوان احساس وابستگى مطرح كرده است، در قلمروهاى گوناگون و در رابطه با امور متنوعى مى‏تواند براى انسان روى دهد كه به هيچ وجه صبغه دينى ندارد؛ مانند احساس ويژه‏اى كه هنگام تنگدستى، ناتوانى و محروميت و محدوديت در انسان پديد مى‏آيد. انسانى كه از احوال دينى تهى‏است، مى‏تواند احساس وابستگى به غير را در خود دريابد، وابستگى به آب، هوا،غذا، لباس، مسكن و مانند آن. از نظر اتو، هيچ يك از اين احوال را نمى‏توان حالتى دينى خواند.

البته شلايرماخر خود به اين نكته تفطن داشت كه احساس وابستگى امرى عام بوده، اختصاص به احوال دينى ندارد. از اين رو، براى تمايز نهادن ميان حالتِ خاصى كه در نظر او حقيقت راستين دين را تشكيل مى‏دهد و ديگر احوال مشابه، قيد «مطلق» را بر آن افزود و احساس وابستگىِ مطلق را گوهر دين معرفى كرد و در واقع، بدين وسيله تلاش كرد اين احساس را از ديگر احساس‏هاى مشابه متمايز سازد. بنابراين، در نظر شلايرماخر، آن‏چه گوهر دين را تشكيل مى‏دهد، احساس وابستگى مطلق است و احساس وابستگى، هرچند در قلمروهاى ديگر هم يافت شود، به صورت مشروط و مقيد خواهد بود.

از ديدگاه اتو اين چاره‏جويى ناتمام است؛ زيرا نتيجه‏اش آن است كه تفاوت ميان احساس بنيادين دينى با ديگر احساس‏هاى مشابه غيردينى، تنها در شدت و ضعف است؛ يعنى همان احساسِ وابستگىِ موجود در قلمروهاى ديگر، اگر شدّت و قوّت يابد، تشكيل ‏مى‏دهند، سخن گفت و اتو نيز از كسانى است كه او را تمجيد كرده و افتخار كشف دوباره دين را به او نسبت‏مى‏دهد. اتو در مقاله‏اى تحت عنوان «چگونه شلايرماخر احساس مينوى را بازشناخت» در اين باره سخن‏گفته‏است.

(Rudolf Otto “How Shleie mache Rediscove ed the Sensus Numinus” in Religious Essays pp. 68-77).

اين كه اتو تحت تأثير شلايرماخر بوده‏است و آراى او در باب حقيقت دين را به ديده تحسين مى‏نگريسته، از مقدمه‏اى كه اتو بر كتاب درباره دينِ شلايرماخر نوشته است، نيز آشكار مى‏شود.

/ 291