مبانی نظری تجربه دینی

علی شیروانی

نسخه متنی -صفحه : 291/ 50
نمايش فراداده

اشتياق او به آن‏ها بود، ظهور نمى‏كرد. انسانى كه تنها تحت تأثير هيبت و خوف است، همواره مى‏گريزد و تنها در صدد آن است كه با كفاره و قربانى، غضب نومن را فرو نشاند، نه آن‏كه خود را با او مرتبط سازد و در حيطه تملك او قرار دهد. در مطالعه تاريخ دين به اين نتيجه مى‏رسيم كه اهل دين همواره تلاش مى‏كردند كه از طرق گوناگون و با تمسك به رفتارهاى غريب و وسايطى آكنده از خيال، خود را به تسخير آن حقيقت رازآميز درآورند، با آن انس بگيرند و حتى به آن واصل گردند.(1) اين‏ها همه حاكى از ناتمام بودنِ‏ نظريه‏اى است در بيان منشأ دين، كه تنها بر عنصر بيم و هراس، هر چند در معناى متعالى آن، تأكيد مى‏ورزد و از عنصر ديگر آن، كه شور و جذبه و كشش است، غفلت مى‏كند.

البته بايد توجه داشت كه مجذوب‏كنندگى نومن و ظهور و تجلى آن، در تجربه مينوى، به صورت امرى دلربا و دلكش، برخاسته از آگاهى عميق‏ترى از او به عنوان augustum است. augustum واژه‏اى لاتين است كه در لغت به معناى متبرك، قدسى، عظمت و جلال به كار رفته است.(2) امر مينوى از آن جهت كه ارزش متعالى براى انسان تشخيص داده‏ مى‏شود، fascinans است و از آن جهت كه فى نفسه يك ارزش عينى و واقعى است، augustum مى‏باشد. اتو مى‏نويسد:

امر مينوى august است از آن جهت كه امرى كه فى نفسه واجد قدر (بهاى) عينى و واقعى است، باز شناخته مى‏شود، قدرى كه تقديس و حرمت نهادنِ ما را به خود اختصاص مى‏دهد.(3) آگاهى از قدر و اعتبار نومن، مقارن خواهد شد با آگاهى از بى‏ارزش بودن خود. هر اندازه ارزش عينى نومن بيش‏تر تجلى كند و در تجربه مينوى حضور كامل‏ترى يابد، شخص، خود را پست‏تر، آلوده‏تر و بى‏بهره‏تر از قدر و بها تلقى خواهد كرد، درست همان‏گونه كه از نظر وجودى، هر اندازه عظمت و جلال و كبريايى نومن بيش‏تر براى فرد ظاهر و متجلى گردد، حظّ وجودى كم‏ترى براى خود خواهد ديد و به ديگر سخن،

1. I id.

p. 32-33.

2. در كتاب‏هاى لغتِ لاتين به انگليسى، اين مرادف‏ها براى واژه augustum آمده است:

Majestic holy consec ated 3. I id.

p. 52.