بـنـابـرايـن ، عـامـل اصـلى در نـهـضـت حـسـيـنـى ، امـر بـه معروف و نهى از منكر بود. اين اصـل مـهـم و ايـن فـريـضـه بـزرگ در عـرض ديـگـر واجـبـات قـرار نـمـى گـيـرد، بلكه عـمـل خـيرى است كه به بركت آن ، همه نيكى ها رشد مى كند و چه بسا در اثر قيام يك آمر بـه مـعـروف و نـاهـى از مـنـكر، جامعه اى به سوى سعادت حركت كند و از گرداب فساد و گـنـاه نـجـات يـابـد.
از ايـن رو، بـر هـر فـرد مـسلمانى لازم است براى اقامه و احياى اين فـريـضـه بـزرگ بـا شـرايـط، آداب و مـراتـب آن آشـنـايـى پـيـدا كـنـد و سـپـس در عمل به آن كوشا باشد.
حـال كـه دانـسـتـيـم عـامـل امـر بـه مـعـروف و نـهـى از مـنـكـر، مـهـم تـريـن عـامـل در قـيـام امـام حـسـين (ع ) بود، بايد به بررسى وظيفه خود در اين زمان بپردازيم و ببينيم رسالت ما در عصر حاضر چيست ؟
و چگونه بايد از عاشوراى حسينى براى امروز و فـرداى خـود و جـامـعـه مـسـلمـانـان اسـتـفاده كنيم .
در اينجا قسمتى از سخنرانى شهيد دكتر مرتضى مطهرى را در زمينه شناخت زمان با استفاده از قضيه كربلا و عاشورا، مى آوريم :
مـسـاءله اسـاسـى جـهـان اسـلام در عـصـر حـاضـر، مـسـاءله فـلسـطـين و جناياتى است كه صـهـيـونـيـسـم در حـق آنـان انـجـام مـى دهـد، قـضـيـه اى كـه دل پـيـغـمـبـر اكـرم را خـون كـرده ، ايـن قـضـيـه اسـت ؛ داسـتـانـى كـه دل حسين بن على را خون كرده اين قضيه است :
اگر مى خواهيم به خودمان ارزشى بدهيم و ادامـه دهـنـده راه پـرعـزّت حـسين (ع ) باشيم و به عزادارى آن حضرت ارزش بدهيم ، بايد فـكـر كـنـيم كه اگر حسين بن على امروز بود و خودش مى گفت براى من عزادارى كنيد، مى گفت چه شعارى بدهيد؟
آيا مى گفت بخوانيد:
(نوجوان اكبر من ) يا (زينب مضطرّم الوداع ، الوداع )؟
و... قـطعا اين گونه نيست ، اگر حسين بن على بود مى گفت :
اگر مى خواهى بـراى مـن عـزادارى كـنـى بـايـد شعار امروز تو فلسطين باشد.
شمرِ امروز... [شارون و بوش ] است .
شمرِ هزار و سيصد سال پيش مُرد، شمر امروز را بشناس .
بـنـابـرايـن رسـالت امـروز مـسـلمانان در احياى فريضه امر به معروف و نهى از منكر در سـطـح بـيـن المـلل ، دفـاع هـمـه جانبه از مردم مظلوم جهان و از جمله فلسطين است .
در امور داخـلى نـيـز مـسـلمـانـان وظيفه دارند با مظاهر فساد و فرهنگ منحط غربى مبارزه كنند و با آشنايى كامل با مراحل اين اصل ، هم خود عامل به معروف باشند و هم از منهيّات دورى جويند و هـم ديگر مردم و مسؤ ولان را تحت نظارت دائمى بگيرند تا ان شاء الله اين كار ـ زمينه ساز ظهور منجى عالم بشريت شود، چرا كه مردم بيدار آن مردمى هستند كه فرصت شناس ، دردشناس و حقايق شناس باشند.
در طـول سـاليـان درازى كـه از وقـوع حماسه پرشور عاشورا مى گذرد، بزرگان بى شـمـارى ، وقـت بـسـيـارى را صـرف تـبـيـيـن ، تـحـليـل ، تـفـسـيـر و روشـن سـاخـتـن عـلل ، انگيزه ها، اهداف و دستاوردهاى اين حادثه بى نظير كرده اند كه مجموعه آنها كتاب هـاى متعددى را تشكيل داده است و كمتر موضوعى را مى توان يافت كه به اندازه عاشورا و كربلا كتاب پيرامون آن نوشته شده باشد.
از جمله مطالبى كه فراوان به آن پرداخته شـده اهـداف نـهـضـت كـربـلاسـت ، مـا در ايـن مـجـال اندك مى كوشيم كه فارغ از نظرات و تحليل هاى گوناگون بزرگان ، سخنان حضرت سيدالشهدا را مورد بازبينى قرار دهيم و از زبـان خـود آن امـام بـشـنـوم كـه چـه اهـدافـى را دنبال مى كرده است .
پس از ارتحال رسول اكرم (ص ) و فراز و نشيب هاى گوناگون تاريخ اسلام ، در نهايت ، در سـال 40 هـجـرى حـزب امـوى بـه رهـبرى معاويه ، حكومت اسلامى را قبضه كرد و بر سـرنـوشـت اسـلام و مـسـلمـانـان حـاكـم شـد و فـرزنـد فـاسـد و بـى ديـن او در اواخـر سال 60 ه براريكه قدرت تكيه زد.
حـضـرت سـيدالشهدا(ع ) با ايمان و دانش عميق و بصيرت ژرف خويش به خوبى دريافت كـه اگـر چـنـيـن وضعى ادامه يابد بدون هيچ ترديدى ، اسلام به دست امويان دفن خواهد شـد.