قرآن در قرآن

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 49/ 31
نمايش فراداده

2 ـ آشـنـايـى بـا لغـت : قـدرت اسـتـفـاده از كـتـاب هـاى لغـت و نـيـز حـمـل كـلمـات بر همان معنايى كه در عصر نزول به كار رفته از جمله شروط مراجعه مستقيم است ؛^197 زيـرا مـمـكن است معانى كلمات در بين مردم ، با گذشت زمان تغيير يابد. پس لازم است از درآميختن زبان قرآن با فرهنگ زبان ها و اصطلاحات دوران هاى بعد اجتناب شود.

3 ـ آشـنـايـى بـا تـاريـخ اسـلام : قـرآن مـثـل تـورات يـا انـجـيـل نـيـسـت كـه يـكـبـاره نـازل و عـرضـه شـده بـاشـد، بـلكـه ايـن كـتـاب در طـول 23 سـال دوران زنـدگـى پـيـامـبـر(ص ) از بـعـثـت تـا وفـات ـ در خـلال جـريـانـات پـرهـيـجـان تـاريـخ اسـلام ، نـازل شـده و از ايـن رو، آيـات آن داراى شـاءن نـزول اسـت . البـتـه شـاءن نـزول (يعنى واقعه ، وضع و شرايطى كه به مناسبت آن ، آيه يا سـوره اى نـازل شده است ) معناى آيه را در خود محدود نمى كند و مضمون و حكم آيه را مختص خود نـمـى گـردانـد، بـلكـه دانـسـتـن آن تا حدود زيادى ، ما را در درك مقصود و مضمون آيه يارى مى كند.^198 4 ـ آشـنـايـى بـا حـديـث : پـيـامـبـر اسـلام (ص )به تصريح قرآن ، اولين مفسّر ( بيان كننده و روشـنـگر) اين كتاب است . آنچه از پيامبر(ص )رسيده است ، ما را در تفسير قرآن يارى مى دهد و بـراى مـا، كـه شـيـعه هستيم و به ائمّه اطهار(ع )معتقديم ، روايات معتبرى كه از آنان رسيده نيز همان اعتبار روايات معتبرى را دارد كه از ناحيه رسول خدا(ص )رسيده است .^199 5 ـ آشنايى نسبى با كل قرآن : نكته مهمى كه در بررسى قرآن بايد به آن توجه داشت ، اين اسـت كـه در درجـه اول ، بايد قرآن را به كمك خود قرآن شناخت . مقصود اين است كه آيات قرآن در مجموع ، يك ساختمان به هم پيوسته را تشكيل مى دهند؛ يعنى : اگر يك آيه از آيات قرآن را جـدا كـنـيـم و بـخواهيم كه تنها همان يك آيه را بفهميم ، شيوه درستى انتخاب نكرده ايم . البته مـمـكـن اسـت فـهـم مـا از هـمان يك آيه درست باشد، اما چنين كارى دور از احتياط است . برخى آيات قرآن مفسِّر برخى ديگر است و به گفته بعضى از مفسّران بزرگ ، ائمّه اطهار(ع )بر اين روش تـفسيرى تاءكيد كرده اند.^200 اهميت اين روش در هنگام برخورد با آيات متشابه ، بيش تر روشن مى شود.

ب ـ مـراجـعـه آمـوزشـى : از آن جـا كـه قـرآن كتابى براى همه مردم است و همه مردم هم با زبان عربى آشنايى ندارند و به لغت ، كتاب هاى علوم قرآنى ، تفسير، تاريخ ، حديث و تمام بخش هاى آن مسلّط نيستند، ناگزير بايد از روش مراجعه آموزشى بهره مند شد:

در ايـن روش ، خـوانـنـده قرآن هرچند با قلب سالم و ذهن عارى از پيش داورى و اغراض ‍ شخصى به سراغ قرآن مى رود، اما از آن جا كه اطلاعات پنج گانه مزبور را ندارد، قرآن را به وسيله كسى مى آموزد كه بر آن آگاهى ها مسلّط است و هنگام بيان آيه ، لغات آن را توضيح مى دهد، در حـد امـكـان ، مـفـهـوم روان و درسـتـى از آيـه ارائه مـى كـنـد و بـا نـقـل سـبـب نـزول و احـاديـث مـربـوط بـه آن (اگـر سـبـب نزول و حديثى برايش نقل شده باشد) و در صورت لزوم ، به كمك ساير آيات ، معناى آيه را تشريح و تبيين مى نمايد.

بـايـد تـوجـه داشـت كـه پـس از آمـوزش بـه ايـن شـيوه ، همچنان وظيفه تفكر در قرآن ، برعهده فراگيرنده آن است تا بهره هاى آن را ـ كه فهم آيه ، رسيدن به ايمان برتر و فراهم ساختن زمـيـنـه عـمـل مـنـاسـب در جـهـت آن اسـت ـ بـه دسـت آورد و در ايـن راه ، تـا اطـمـيـنـان كـامـل از تـسـلط خـويـش ‍ بـر پنج مورد ياد شده ، بايد ارتباط خود را با معلم قرآن يا متن مورد اعتماد، حفظ كند.

چند نكته

روش صـحـيـح مـراجـعـه مـسـتـقـيـم و مراجعه آموزشى به قرآن كريم را بيان كرديم . اينك ضمن تاءكيد بر رعايت دقيق موارد ياد شده ، به چند نكته مهم مى پردازيم :

الف ـ هـرچـنـد بـراى آشـنـايـى بـا قـرآن نـبايد لحظه اى درنگ و سستى روا داشت ، اما بايد از هـرگـونه شتاب زدگى و اقدام نسنجيده در نتيجه گيرى خوددارى ورزيد. گام نهادن در راه هاى تاريك و اطمينان به كتاب ها، زبان ها و دست هاى ناشناخته و مشكوك ، عاقبتى شوم درپى دارد.

ب ـ در راه شـنـاخـت قـرآن جـز بـا نـيـّتى خالص و (قُربَةً اِلى اللّهْ) نبايد گام نهاد. بايد از خداوند يارى جوييم و از آموزش قرآن به قصد ريا، فخر، مجادله و مانند آن سخت بپرهيزيم .